18 Part

رز: چی میگی؟ پس یعنی ما هم رو قبلا دیدیم؟
جین: وقتی نوجوون بودیم. یادت نمیاد؟
رز: صبر کن فکر کنم. من قبلا یه پسری رو میشناختم. اون تویی؟ راستی اسمت رو هم بهم گفته بودی. واو. باورم نمیشه دوباره دیدمت.
جین: پس شناختی ( خرذوق )
رز: اووو تو اون زمان کراشم بودی.
جین: ( درحال کندن زمین ) واقعا؟ پس الان نه؟
رز: الان شوهرمی پس چند مرحله بالاتر. همیشه اون زمان این سوال برام بود که وقتی بزرگ تر بشی جذاب ترم میشی یا نه.
جین: موفق شدم؟
رز: معلومه. اون موقع ها شبیه ولگردا بودی. خدا میدونه چرا روت کراش زده بودم.
جین: چیییییی؟!!! ولگرد؟؟؟؟
رز: چرا داری حرص میخوری؟ حقیقت رو گفتم.
جین: واقعا که مگه فقط تو بودی. من کراش کل این قصر بودم.
رز: آره به همین خیال باش. فکر کن. واسه مامانم تعریف میکردم عاشق یه نفر شدم. عاشق یکی که ولگرد و بدبخته.
جین: واقعا که خنگی. شاهزاده مملکت بودم. این صفت ها چیه که بکار میبری.
...
لایک
♥️