عشق در خطر است پارت ۱۴
ججین : ما نمیریم داخل ها ها ها به تو چههههه عنتر عنتر خرررر
الکس :ببین اینجا خونه خاله نیست داری زبون درازی میکنه خب پس برو داخل اگه نرین ارباب پارت میکنه فهمیدی برین داخل (گایز اینجا دخترا نقاب زدن و بعد در میارن ادامه فیک )
جنی :به به دخترا نگاه کنید چه کسانی اینجا هستن بی تی اس پسرا جذاب ولی احمق ایشش متنفرم از آدم های احمق خنگ آخه یکی نیست بگه پلاک ون نگاه کنه فقط سوار شدن
میا : آره دقیقا ول کن بابا میدونم براتون سوال شده چرا اینجاییم مگه چیکار کردیم خب شما خیلی کارا کردین ولی خب الان باید باهم حساب کنیم مگه دخترا
سوآ : آره بعد چند سال صبر کردن انتقام میگیریم اونم از بی تی اس الان براتون سوال شده ما کی هستیم که از شما متنفریم خب اگه درست حدس بزنید کدوم از ما ارباب بزرگ هست یعنی ارباب واقعی ما نقاب هامون در میاریم خب از اول نامجون شروع کنید
نامجون : خب لباستون خیلی شبیه هم ولی نقاب هاتون فرق میکنه من میگم نقاب روباه 🦊 (جنی نقابش روباه )
جین : من میگم نقاب عقاب 🦅 آره من میگم اونه (جیسو نقابش عقاب )
یونگی : نقاب شیر (سوآ نقابش شیر )
هوپی : خب یه لحظه آها نقاب پلنگ خودشه (مین هی نقابش پلنگ )
جیمین : نقاب گرگ اونه (جیمین درست گفت لیا رئیس اصلی ولی نقاب گرگ داره )
ته : نقاب جغد حالا نگاه کنید (میا نقابش جغد )
کوک :نقاب خفاش (رزی نقابش خفاشه )
(خب نقاب همه رو یعنی باز چند تا نقاب مونده بود گفتند خب ادامه فیک و دخترا نقاب الان در میارین )
الکس : خب فقط یکی تون درست اونم کسی جز جیمین بله نقاب گرگ ارباب بزرگ یعنی رئیس اصلی ما هم اونم به اسم کیم لیا بزرگترین مافیا کشور و مقام اول مافیا بله
(دخترا نقاب شون درآوردن پسرا توی شک بودند که )
کوک : خب مگه مرض دارین مارو آوردین اینجا مگه چیکارتون کردیم ها ولمون کنید تا پلیس زنگ نزدم (داد)
الکس : خفه هی چیزی نگفتم خفه شو اینجا پلیس که هیچ رییس جمهور جرعتی نداره بیاد چون درسته با پاهای خودش اومده و خانواده اش جنازه شو تحمل بگیرن فهمیدی اصلا به چه جرعتی داد میزنی الان کشتمت مردی هیچکی نفهمیدی اون موقع میفهمی با کی طرفی یا نه یاد رفته که مافیا مقامش از آیدا بودن بالاتر (عربده )
لیا : الکس آروم اونا ارزش ندارن که داد بزنی خب الان کوک خیلی پرور چی گفت آها گفت مگه چیکار کردیم خب اول اون پارک جیمین خودشو بزور میخواست بزرگ کنه (دوستان فیک هست ) ولی من آروم هول دادم خودش خودشو انداخت تا ما هیت بخوریم رولی هامون کم بشه چون چشم نداشت ببین یه گروه دیگه زیاد طرفدار داره و بعد حرف های به خبرنگارها و کمپانی گفت البته نه تنها به کمک هم دستاش کوک ته که باعث ما بریم لندن الان دیگه مافیا شدم دیگه همه تون اگه نمیزارم برین بیرون
الکس :ببین اینجا خونه خاله نیست داری زبون درازی میکنه خب پس برو داخل اگه نرین ارباب پارت میکنه فهمیدی برین داخل (گایز اینجا دخترا نقاب زدن و بعد در میارن ادامه فیک )
جنی :به به دخترا نگاه کنید چه کسانی اینجا هستن بی تی اس پسرا جذاب ولی احمق ایشش متنفرم از آدم های احمق خنگ آخه یکی نیست بگه پلاک ون نگاه کنه فقط سوار شدن
میا : آره دقیقا ول کن بابا میدونم براتون سوال شده چرا اینجاییم مگه چیکار کردیم خب شما خیلی کارا کردین ولی خب الان باید باهم حساب کنیم مگه دخترا
سوآ : آره بعد چند سال صبر کردن انتقام میگیریم اونم از بی تی اس الان براتون سوال شده ما کی هستیم که از شما متنفریم خب اگه درست حدس بزنید کدوم از ما ارباب بزرگ هست یعنی ارباب واقعی ما نقاب هامون در میاریم خب از اول نامجون شروع کنید
نامجون : خب لباستون خیلی شبیه هم ولی نقاب هاتون فرق میکنه من میگم نقاب روباه 🦊 (جنی نقابش روباه )
جین : من میگم نقاب عقاب 🦅 آره من میگم اونه (جیسو نقابش عقاب )
یونگی : نقاب شیر (سوآ نقابش شیر )
هوپی : خب یه لحظه آها نقاب پلنگ خودشه (مین هی نقابش پلنگ )
جیمین : نقاب گرگ اونه (جیمین درست گفت لیا رئیس اصلی ولی نقاب گرگ داره )
ته : نقاب جغد حالا نگاه کنید (میا نقابش جغد )
کوک :نقاب خفاش (رزی نقابش خفاشه )
(خب نقاب همه رو یعنی باز چند تا نقاب مونده بود گفتند خب ادامه فیک و دخترا نقاب الان در میارین )
الکس : خب فقط یکی تون درست اونم کسی جز جیمین بله نقاب گرگ ارباب بزرگ یعنی رئیس اصلی ما هم اونم به اسم کیم لیا بزرگترین مافیا کشور و مقام اول مافیا بله
(دخترا نقاب شون درآوردن پسرا توی شک بودند که )
کوک : خب مگه مرض دارین مارو آوردین اینجا مگه چیکارتون کردیم ها ولمون کنید تا پلیس زنگ نزدم (داد)
الکس : خفه هی چیزی نگفتم خفه شو اینجا پلیس که هیچ رییس جمهور جرعتی نداره بیاد چون درسته با پاهای خودش اومده و خانواده اش جنازه شو تحمل بگیرن فهمیدی اصلا به چه جرعتی داد میزنی الان کشتمت مردی هیچکی نفهمیدی اون موقع میفهمی با کی طرفی یا نه یاد رفته که مافیا مقامش از آیدا بودن بالاتر (عربده )
لیا : الکس آروم اونا ارزش ندارن که داد بزنی خب الان کوک خیلی پرور چی گفت آها گفت مگه چیکار کردیم خب اول اون پارک جیمین خودشو بزور میخواست بزرگ کنه (دوستان فیک هست ) ولی من آروم هول دادم خودش خودشو انداخت تا ما هیت بخوریم رولی هامون کم بشه چون چشم نداشت ببین یه گروه دیگه زیاد طرفدار داره و بعد حرف های به خبرنگارها و کمپانی گفت البته نه تنها به کمک هم دستاش کوک ته که باعث ما بریم لندن الان دیگه مافیا شدم دیگه همه تون اگه نمیزارم برین بیرون
۶.۶k
۱۸ آبان ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.