(نامه)pt3

سوناویو:کم کم داشت کارم تموم میشد وسایلم و جمع میکردم.
به سمت ماشین رفتم هنوز به ماشین نرسیده بودم.
که سوجین زنگ زد.
سوجین : الو سونا کجایی؟ (با حالت خماری)
سونا:جانم اونی چیزی شده
سوجین: بیا بار نزدیک خونتون حالم خوب نیست please
سونا :عاا ببخشید اونی باید برم خونه ته سونگ منتظرمه بیانههههه.
سوجین: به خدا اگه نیای یه بلایی سر خودم میارم(با داد)
سونا: ب...باشه الان میام. سریع رفتم به سمت بار تا ببینم سوجین چش شده.
ته سونگ ویو: گوشیشو جواب داد...
سونا: یاااااااا ته سونگاااا الان چه وقت زنگ زدنه (با داد).
ته سونگ : هی م معلوم هست کجایی حانم کوچولو (با داد )
سونا: یاا اخه واسه چی باید به تو جواب پس بدم ( با حالت مستی) .
ته سونگ: چون تو زن منی باید بدونم کجا میری چیکار میکنی.
کجایی ؟
سونا : ایگووو ته سونگااا به خاطر همین غیرتی بودنت دوست دارممممم بیا باره پیش خونمون.
ته سونگ: الان میام جایی نریاا
سونا: گوشیو قطع کردم سه چهار تا کاپ سوجو زدم.
که یهو ته سونگ اومد داخل تو دلم گفتم( عاح چقد این پسر جذابههه ) سریع رفتم دوییدم بغلش لبامو گذاشتم رو لباش اروم مکیدم بعد چند مین لروم از هم جدا شدیم .
ته سونگ: یااا سونا شی میدونستی وقتی مست میشی خیلی جذاب تر میشی بیبیی.
بیا پایین دیگه لوس نشو دختر.
سونا: باشه ددی جون بغلم کرد رفتیم سمت خونه در اتاق باز کرد پرتم کرد رو تخت...

_____________________

پایان
_____________________
لایک:۱۲💖
کامنت ۶🐥
امیدوارم دوسش داشته باشید
منتظر پارت بعدی باشید 💍🦋