عشق خوناشامی من پارت ۱۹
عشق خوناشامی من پارت ۱۹
ویو ا/ت:
صبح از خواب بیدار شدم دیدم جونگکوک نیست بلند شدم رفتم دستشویی کارای لازم رو انجام دادم لباسم رو عوض کردم رفتم پایین کا دیدم همه دور میز جمع شدم من که رفتم سمتشون همشون به من نگاه کردم که جونگکوک با یه نگاهی که انگار همهچی رو گفته نگام میکرد
که یکدفعه تهیونگ گفت
تهیونگ: صب بخیر زن داداش بیا صبحونه بخور
با خشم به جونگکوک نگاه کردم که از ترس آب دهنش رو قورت داد و به تهیونگ گفت
جونگکوک: تهیونگ خفه شو وگرنه امشب باید پیش تو بخوابم
نامجون: بسه ازیتش نکنین
و رو به من گفت
ا/ت ما همه میدونیم که تو و جونگکوک با همین پس بهتره بیای صبحونه بخوری
راستی جونگکوک اگه بخوای ا/ت رو ازیت کنی با من طرفی هااااا
جونگکوک: نامجون من که ازیتش نمیکنم ولی معلومه ا/ت قصدش رو داره
نگاه کردم دیدم جیمین و شوگا نیستن پس پرسیدم
ا/ت: پس جیمین و شوگا کجان
جین: شوگا که طبق معمول خوابه جیمین هم رفته دنیای شما
ا/ت: دنیای ما برای چی
جین: گفت کار داره ولی مطمئنم دوباره رفته خون آدم ها رو بخوره
ا/ت: چیییییییییی(ترس)
جونگکوک: عع نترسونش ا/ت نترس کسی حق نداره کاری با تو داشته باشه حالا بیا صبحونه بخور
وقتی جونگکوک اونجوری گفت خیالم راحت شد و رفتم صبحونه خوردم
داشتیم میخوردیم که صداهای جیغ از طرف سالن اومد
ادامه دارد
حمایت
ویو ا/ت:
صبح از خواب بیدار شدم دیدم جونگکوک نیست بلند شدم رفتم دستشویی کارای لازم رو انجام دادم لباسم رو عوض کردم رفتم پایین کا دیدم همه دور میز جمع شدم من که رفتم سمتشون همشون به من نگاه کردم که جونگکوک با یه نگاهی که انگار همهچی رو گفته نگام میکرد
که یکدفعه تهیونگ گفت
تهیونگ: صب بخیر زن داداش بیا صبحونه بخور
با خشم به جونگکوک نگاه کردم که از ترس آب دهنش رو قورت داد و به تهیونگ گفت
جونگکوک: تهیونگ خفه شو وگرنه امشب باید پیش تو بخوابم
نامجون: بسه ازیتش نکنین
و رو به من گفت
ا/ت ما همه میدونیم که تو و جونگکوک با همین پس بهتره بیای صبحونه بخوری
راستی جونگکوک اگه بخوای ا/ت رو ازیت کنی با من طرفی هااااا
جونگکوک: نامجون من که ازیتش نمیکنم ولی معلومه ا/ت قصدش رو داره
نگاه کردم دیدم جیمین و شوگا نیستن پس پرسیدم
ا/ت: پس جیمین و شوگا کجان
جین: شوگا که طبق معمول خوابه جیمین هم رفته دنیای شما
ا/ت: دنیای ما برای چی
جین: گفت کار داره ولی مطمئنم دوباره رفته خون آدم ها رو بخوره
ا/ت: چیییییییییی(ترس)
جونگکوک: عع نترسونش ا/ت نترس کسی حق نداره کاری با تو داشته باشه حالا بیا صبحونه بخور
وقتی جونگکوک اونجوری گفت خیالم راحت شد و رفتم صبحونه خوردم
داشتیم میخوردیم که صداهای جیغ از طرف سالن اومد
ادامه دارد
حمایت
۲۰.۱k
۲۵ آبان ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.