پارت ۳ کوک نام: من میترسم بغلم کن
بعد اینکه اروم شدی میگی
ا.ت: فکر کنم اینجا موندنی شدیم
کوک: اره فکر کنم بیا شب شده بریم تو ماشین بخواب
ا.ت: پس تو چی
کوک: من حالم خوبه امشبو بیدار میمونم که مراقبت باشم پس برو بخواب
ا.ت: اخه........
کوک: عزیزم به حرفام گوش کن خدارو شکر تو یه چیزایی اضافه برداشتی که لازم مون شد با همونا امشبو سر میکنیم
ا.ت: باشه
راوی: میرید تو ماشین و چراق های منشین رو روشن میکنید کوک توجهش به یه صدا جلب میشه بهت میگه
کوک: شندی
ا.ت: چیرو
کوک: اون صدارو
ا.ت: 🤣🤣🤣🤣🤣🤣
عزیزم فکر کنم توهم زدی بیا اینو بخور
کوک: چی تو برام شیر موز درست کردی ممنون لازم نبود تو این شرایط اینکارو کنی
ا.ت: اگه درست نمیکردم همینجوری توهمی میمونیدی
کوک: 😑😑😑😑😑😑خوب خوبه دختر بخواب تا ........
راوی:نمیزاری حرف بزنه
ا.ت: عاعا اقا کوک تو که گفتی نمیزاری اسیب ببینم 😏😏😏
کوک: خوب😑 ...... باشه تو بردی فقد بخواب و استراحت کن 😘
ا.ت: باشه ولی تو هم بخواب
کوک: من باید بیدار بمونم
ا.ت: چرا خوب 🤨
کوک: نمیدونم 😶همیشه تو فیلم ها بیدار میمونم چرا منم واسه همون بیدار میمونم 🙂
راوی : تو با این قیافه 😐میگی
ا.ت: اها باشه
راوی:رو صنلی عقب ماشین تو حالت نشسته خوابیدی ولی اون بیدار موند صبح که پاشدی دیدی سر شو به سر تو چسبونده و خوابش برده لب هاشو بوسیدی و دست هاتو رو صورتش گزاشتی و پتو رو روش انداختی که از خواب اروم بیدار شد و چشم هاشو باز کرد قبل هر چیزی گفت
کوک: عزیزم خوب خوابیدی ........حالت خوبه ؟
ا.ت: ممنونم ازت عزیزم خوبم
کوک: خیالم راحت شد
راوی: اینجا میاد لب هاتو بوس کنه که بهش میگی
ا.ت: کوک من یه بار تو رو بوسیدم و بوس صبحمو دادم
کوک: اون موقع من خواب بودم اون حساب نبود
ا.ت: کوک...........
راوی : نزاشت حرف بزنی و تورو بوسید
بعد تموم شدن تو با این قیافه ☹😫
ا.ت: کوک لبام خشک شدن
کوک: اگه اینطوره بیا یه بار دیگه ببوسمت اینبار اب دار
ا.ت: ای خاک تو سر منحرفت کنن کوک
کوک: 😂😂😂 خودت خواستی به من فوش میدی
ا.ت: نه ببخشید
راوی : اینجا قلقلکت میده و از خنده روده بر میشی و به درازا میوفتی رو صندلی عقب ماشین کوک میخواست بیاد روت که بایه صحنه مواجه شد و ................................................
پایان پارت سه فکر میکنم خیلی بد شده بهم بگید تو پیام ها که چطوره نظر واقعی و در باره تمام ش میخوام یعنی از پارت ۱ تا پارت ۳ ممنون میشم که پیان بدید
ا.ت: فکر کنم اینجا موندنی شدیم
کوک: اره فکر کنم بیا شب شده بریم تو ماشین بخواب
ا.ت: پس تو چی
کوک: من حالم خوبه امشبو بیدار میمونم که مراقبت باشم پس برو بخواب
ا.ت: اخه........
کوک: عزیزم به حرفام گوش کن خدارو شکر تو یه چیزایی اضافه برداشتی که لازم مون شد با همونا امشبو سر میکنیم
ا.ت: باشه
راوی: میرید تو ماشین و چراق های منشین رو روشن میکنید کوک توجهش به یه صدا جلب میشه بهت میگه
کوک: شندی
ا.ت: چیرو
کوک: اون صدارو
ا.ت: 🤣🤣🤣🤣🤣🤣
عزیزم فکر کنم توهم زدی بیا اینو بخور
کوک: چی تو برام شیر موز درست کردی ممنون لازم نبود تو این شرایط اینکارو کنی
ا.ت: اگه درست نمیکردم همینجوری توهمی میمونیدی
کوک: 😑😑😑😑😑😑خوب خوبه دختر بخواب تا ........
راوی:نمیزاری حرف بزنه
ا.ت: عاعا اقا کوک تو که گفتی نمیزاری اسیب ببینم 😏😏😏
کوک: خوب😑 ...... باشه تو بردی فقد بخواب و استراحت کن 😘
ا.ت: باشه ولی تو هم بخواب
کوک: من باید بیدار بمونم
ا.ت: چرا خوب 🤨
کوک: نمیدونم 😶همیشه تو فیلم ها بیدار میمونم چرا منم واسه همون بیدار میمونم 🙂
راوی : تو با این قیافه 😐میگی
ا.ت: اها باشه
راوی:رو صنلی عقب ماشین تو حالت نشسته خوابیدی ولی اون بیدار موند صبح که پاشدی دیدی سر شو به سر تو چسبونده و خوابش برده لب هاشو بوسیدی و دست هاتو رو صورتش گزاشتی و پتو رو روش انداختی که از خواب اروم بیدار شد و چشم هاشو باز کرد قبل هر چیزی گفت
کوک: عزیزم خوب خوابیدی ........حالت خوبه ؟
ا.ت: ممنونم ازت عزیزم خوبم
کوک: خیالم راحت شد
راوی: اینجا میاد لب هاتو بوس کنه که بهش میگی
ا.ت: کوک من یه بار تو رو بوسیدم و بوس صبحمو دادم
کوک: اون موقع من خواب بودم اون حساب نبود
ا.ت: کوک...........
راوی : نزاشت حرف بزنی و تورو بوسید
بعد تموم شدن تو با این قیافه ☹😫
ا.ت: کوک لبام خشک شدن
کوک: اگه اینطوره بیا یه بار دیگه ببوسمت اینبار اب دار
ا.ت: ای خاک تو سر منحرفت کنن کوک
کوک: 😂😂😂 خودت خواستی به من فوش میدی
ا.ت: نه ببخشید
راوی : اینجا قلقلکت میده و از خنده روده بر میشی و به درازا میوفتی رو صندلی عقب ماشین کوک میخواست بیاد روت که بایه صحنه مواجه شد و ................................................
پایان پارت سه فکر میکنم خیلی بد شده بهم بگید تو پیام ها که چطوره نظر واقعی و در باره تمام ش میخوام یعنی از پارت ۱ تا پارت ۳ ممنون میشم که پیان بدید
۱۰.۷k
۱۶ آذر ۱۴۰۰
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.