miny part 8
miny part 8
از زبان لیلی
رفتم صندلیم رو پیداکن که دیدم سانزو کنار صندلی من نشسته گفتم
؛،سلام سانزو سان خوبید شماهم دارید میرید
£ها دیگه منو با سان صدا نکن آره دارم میرم
(لیلی نشست و بعد از ۱ساعت خوابش برد که هوا پیما تکون خورد و سرش افتاد رو شونه ی سانزو)
در ذهن سانزو
آخه تو چدا انقدر خوشگلی
(و بله سانزو هم سرش رو رو سر لیلی گذاشت و خوابید
بچه هامینی پارت گذاشتم اخه باید درباره کمپانی توضیح بعدم
پارت بعد فردا و شاید هم امشب بزارم
حمایت کنید😘
از زبان لیلی
رفتم صندلیم رو پیداکن که دیدم سانزو کنار صندلی من نشسته گفتم
؛،سلام سانزو سان خوبید شماهم دارید میرید
£ها دیگه منو با سان صدا نکن آره دارم میرم
(لیلی نشست و بعد از ۱ساعت خوابش برد که هوا پیما تکون خورد و سرش افتاد رو شونه ی سانزو)
در ذهن سانزو
آخه تو چدا انقدر خوشگلی
(و بله سانزو هم سرش رو رو سر لیلی گذاشت و خوابید
بچه هامینی پارت گذاشتم اخه باید درباره کمپانی توضیح بعدم
پارت بعد فردا و شاید هم امشب بزارم
حمایت کنید😘
۱.۹k
۱۰ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.