𝕻𝖆𝖗𝖙 ²⁹
خون مورد علاقه ی من(𝙈𝙮 𝙛𝙖𝙫𝙤𝙪𝙧𝙞𝙩𝙚 𝙗𝙡𝙤𝙤𝙙)𝕻𝖆𝖗𝖙 ²⁹
ا/ت کنار دیوار بود و گوششو گرفته بود رفتم پیشش _ حالت خوبه . چیزی نمیگفت نگاه ترسیده ایی داشت بعد دو ثانیه افتاد تو بغلم بغلش کردم = میدونم دوستش داری _ اشتباه فهمیدی . رفتم سمت اتاق ا/ت و گذاشتمش رو تختش رو تخت نشستم و نگران اون نگاه ترسیده اش بودم که چیزی یادش اومده باشه چون رفت تو سلولی که قبلا من اونجا زندانی کردم بعد چن دقیقه بیدار شد _ حالت خوبه + نههه _ آروم باش آروم باش چی دیدی + صدای جیغ تو سرم بود چیز واضحی نبود _ بیا این آب رو بخور + چیز خاصی اونجاست _ نه آه راستی وسایلت رو آماده کن غروب حرکت میکنیم + وسایلم آماده هس _ اوکی من میرم استراحت کن......
پرش زمانی غروب:
از زبان ا/ت:
لباسم رو پوشیدمو رفتم تو حیاط همه اونجا بودن ( میزارم لباس هاشون رو ) _ بریم ¥ هوهوهو شادیم و خوشحالیم £ بعد سالهااااا میریم بیرونننن ¥ یسسسسس _&÷×(😐) + (😂) واییی جر خوردم قیافشون رو ¥ چیه نگاه چه اهنگ قشنگی خوندیم ÷ ارع قشنگی از سر و روش میباره. همه خندیدیم جز تهیونگ چرا انقدر خشکه این پسر راه افتادیم و شب رسیدیم + واو اینجا چه بزرگه _ خب خب دخترا برین تو خونه سومی و ما پسرا خونه دومی خونه خونه اولی هم اتاق نداره فقط کتابخونه و هال و آشپزخونه و وسایل ورزشی و اینا و اینا اصلا خودتون برید ببینید + ما میریم وسایلمون رو بزاریم . ما دخترا رفتیم و هر کدوم اتاق انتخاب کردیم برای خودمون ¥ دخترا شب قراره خوش بگذره £+ هوووو . رفتیم تو خونه اول و همه جاشو دیدیم ¥ کی گفته کامپیوتر بیارین ÷ من بهر حال گیم حال میده + برای همه هست + چه جالب اینجا...... £ آه گشنمه + پاستا گوشت میخورین . همه: ارع . شروع کردم درست کردن من چیزا هایی که تو یک ماه خاله بهم یاد داد رو بلد بودم چون قبل فراموشیم اگر همکلی غذا بلد بودم یادم رفته غذا رو با دخترا درست کردیم و من میز رو چیدم + بچه ها بیاین . شام رو خوردیم . × کوک ببین اون سریاله شروع شده ÷ باشه......هیونگ شروع شده . _ ا/ت بیا این گوشیت هست + این مال کیه _ قبل فراموشیت ولی خالیه خالیه نمیدونم چرا ولی شماره همه رو زدم روش + ممنون. ¥ منیادمه گوشیت رو گفتی میخای ریست کنی یذره راحت شی بعدش یادت رفت و اینا + واقعا چه مود £ اهماهم پسرا به کارتون برسید ظرف ها کثیف نمونها ÷×&_ باشهههه £ یادتون باشه قشنگ بشورید لکه روش نباشه + لیتاااا بیا بریم £ حق دارید قشنگ نشورید با دمپایی میزنمتون ¥ لیتا لیتا بریم £ خو دارم بهشون هشدار میدم +¥(😂) + خب خب شی آه میخاستی چیکار کنی ¥ میخاستیم پارتی بگیریم + یه لحظه قبل پارتی باید چن تا چیز بهمبگین ¥£ باشه + من چرا موهامو بلنده و تا حالا کوتاه نکردم ¥چون مادربزرگت موهاتو هدیه داده بود بهت تو گفتی نمیخوای هیچوقت کوتاه کنی + آها خب اون دختره کی بود که تو سیاه چاله £ سانا اکس تهیونگ + آها اوک پارتی رو شروع کنید ¥ آبجو بزنین بر بدن + به فکر همه چی بوده این دختر £ ارع.........
.
.
.
.
بعد چن دقیقه: £ میدونستید ما رو لک لک ها نیاوردن +¥ نه کی آورده £ ما حاصل کارهای خاک به سری هستیم . ( سه تایی مغز ندارن متاسفانه ) + میگم یکاری کنیم ¥£ چی + پسرا رو بترسونیم...
𝙇𝙞𝙠𝙚➪ ³⁰
𝘾𝙤𝙢𝙢𝙚𝙣𝙩➪ ²⁰⁰
ا/ت کنار دیوار بود و گوششو گرفته بود رفتم پیشش _ حالت خوبه . چیزی نمیگفت نگاه ترسیده ایی داشت بعد دو ثانیه افتاد تو بغلم بغلش کردم = میدونم دوستش داری _ اشتباه فهمیدی . رفتم سمت اتاق ا/ت و گذاشتمش رو تختش رو تخت نشستم و نگران اون نگاه ترسیده اش بودم که چیزی یادش اومده باشه چون رفت تو سلولی که قبلا من اونجا زندانی کردم بعد چن دقیقه بیدار شد _ حالت خوبه + نههه _ آروم باش آروم باش چی دیدی + صدای جیغ تو سرم بود چیز واضحی نبود _ بیا این آب رو بخور + چیز خاصی اونجاست _ نه آه راستی وسایلت رو آماده کن غروب حرکت میکنیم + وسایلم آماده هس _ اوکی من میرم استراحت کن......
پرش زمانی غروب:
از زبان ا/ت:
لباسم رو پوشیدمو رفتم تو حیاط همه اونجا بودن ( میزارم لباس هاشون رو ) _ بریم ¥ هوهوهو شادیم و خوشحالیم £ بعد سالهااااا میریم بیرونننن ¥ یسسسسس _&÷×(😐) + (😂) واییی جر خوردم قیافشون رو ¥ چیه نگاه چه اهنگ قشنگی خوندیم ÷ ارع قشنگی از سر و روش میباره. همه خندیدیم جز تهیونگ چرا انقدر خشکه این پسر راه افتادیم و شب رسیدیم + واو اینجا چه بزرگه _ خب خب دخترا برین تو خونه سومی و ما پسرا خونه دومی خونه خونه اولی هم اتاق نداره فقط کتابخونه و هال و آشپزخونه و وسایل ورزشی و اینا و اینا اصلا خودتون برید ببینید + ما میریم وسایلمون رو بزاریم . ما دخترا رفتیم و هر کدوم اتاق انتخاب کردیم برای خودمون ¥ دخترا شب قراره خوش بگذره £+ هوووو . رفتیم تو خونه اول و همه جاشو دیدیم ¥ کی گفته کامپیوتر بیارین ÷ من بهر حال گیم حال میده + برای همه هست + چه جالب اینجا...... £ آه گشنمه + پاستا گوشت میخورین . همه: ارع . شروع کردم درست کردن من چیزا هایی که تو یک ماه خاله بهم یاد داد رو بلد بودم چون قبل فراموشیم اگر همکلی غذا بلد بودم یادم رفته غذا رو با دخترا درست کردیم و من میز رو چیدم + بچه ها بیاین . شام رو خوردیم . × کوک ببین اون سریاله شروع شده ÷ باشه......هیونگ شروع شده . _ ا/ت بیا این گوشیت هست + این مال کیه _ قبل فراموشیت ولی خالیه خالیه نمیدونم چرا ولی شماره همه رو زدم روش + ممنون. ¥ منیادمه گوشیت رو گفتی میخای ریست کنی یذره راحت شی بعدش یادت رفت و اینا + واقعا چه مود £ اهماهم پسرا به کارتون برسید ظرف ها کثیف نمونها ÷×&_ باشهههه £ یادتون باشه قشنگ بشورید لکه روش نباشه + لیتاااا بیا بریم £ حق دارید قشنگ نشورید با دمپایی میزنمتون ¥ لیتا لیتا بریم £ خو دارم بهشون هشدار میدم +¥(😂) + خب خب شی آه میخاستی چیکار کنی ¥ میخاستیم پارتی بگیریم + یه لحظه قبل پارتی باید چن تا چیز بهمبگین ¥£ باشه + من چرا موهامو بلنده و تا حالا کوتاه نکردم ¥چون مادربزرگت موهاتو هدیه داده بود بهت تو گفتی نمیخوای هیچوقت کوتاه کنی + آها خب اون دختره کی بود که تو سیاه چاله £ سانا اکس تهیونگ + آها اوک پارتی رو شروع کنید ¥ آبجو بزنین بر بدن + به فکر همه چی بوده این دختر £ ارع.........
.
.
.
.
بعد چن دقیقه: £ میدونستید ما رو لک لک ها نیاوردن +¥ نه کی آورده £ ما حاصل کارهای خاک به سری هستیم . ( سه تایی مغز ندارن متاسفانه ) + میگم یکاری کنیم ¥£ چی + پسرا رو بترسونیم...
𝙇𝙞𝙠𝙚➪ ³⁰
𝘾𝙤𝙢𝙢𝙚𝙣𝙩➪ ²⁰⁰
۶۱.۴k
۲۳ فروردین ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۲۴۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.