عشق شیرینp13 (بخاطر روی ماه یه کیوت )
چهاساعت بعد.......
استادها همزمان به ا/ت ،هانول و هاأون تو اتاق های خودشون گفتن :
استادها :کارتون معرکه بود فک نمیکردم انقدر عالی باشید خیلی سریع دارید پیش میرید به شما من ایمان دارم خب دیگه وقت استراحت تون رسید میتونید یه چیز سبک بخورید من رفتم فایتینگ
ویو هانول :
آخ چقدر خسته شدم ولی خوش گذشت به دخترا زنگ بزنم ببینم اینا چیکار کردن
*مکالمه گروهی*
×های گایز
~سلامممم
+هلووووو
×چطور بود
+~عالییییی
+توچی
×معرکه بود
+دخترا من میخوام برم تریا شماهم میاین
×اره من میام خیلی گشنمه
+هاأون توچی تو نمیای؟؟؟
~نه من یه تیکه رو اشتباه رفته بودم میخوام تمرین کنم شما برید
+اوک پس فعلا
~بای
×بابای
~بابای
*پایان مکالمه گروهی*
ویو هاأون :
خب دیگه استراحت کافیه بریم سرتمرین فایتینگ هاأون
20مین بعد......
پرش پیش ا/ت هانول :
×این دیگه کیه
+استاد سوجینه
×گوشی منم داره زنگ میخوره استاد سوآ
+من میرم اونور
×اوک
+سلام استاد
استاد :ا/ت زودباش بیا اتاق تمرین یه سورپرایز بزرگ برات دارم
(همین حرف رو استاد هانول به هانول میگه)
+×چشم استاد
پرش پیش هاأون :
~ای خدا مردم دیگه نمیکشم این دیگه کیه
استاد :هاأوت کجایی
~تو اتاق تمرین
استاد :خوبه همونجا بمون یه سورپرایز دارم برات تا چند دقیقه دیگه
~باشه
استاد :فعلا
~بابای
پرش پیش هانول و ا/ت :
×ا/ت من باید برم
+منم همینطور
×بابای
+بابای
استادها همزمان به ا/ت ،هانول و هاأون تو اتاق های خودشون گفتن :
استادها :کارتون معرکه بود فک نمیکردم انقدر عالی باشید خیلی سریع دارید پیش میرید به شما من ایمان دارم خب دیگه وقت استراحت تون رسید میتونید یه چیز سبک بخورید من رفتم فایتینگ
ویو هانول :
آخ چقدر خسته شدم ولی خوش گذشت به دخترا زنگ بزنم ببینم اینا چیکار کردن
*مکالمه گروهی*
×های گایز
~سلامممم
+هلووووو
×چطور بود
+~عالییییی
+توچی
×معرکه بود
+دخترا من میخوام برم تریا شماهم میاین
×اره من میام خیلی گشنمه
+هاأون توچی تو نمیای؟؟؟
~نه من یه تیکه رو اشتباه رفته بودم میخوام تمرین کنم شما برید
+اوک پس فعلا
~بای
×بابای
~بابای
*پایان مکالمه گروهی*
ویو هاأون :
خب دیگه استراحت کافیه بریم سرتمرین فایتینگ هاأون
20مین بعد......
پرش پیش ا/ت هانول :
×این دیگه کیه
+استاد سوجینه
×گوشی منم داره زنگ میخوره استاد سوآ
+من میرم اونور
×اوک
+سلام استاد
استاد :ا/ت زودباش بیا اتاق تمرین یه سورپرایز بزرگ برات دارم
(همین حرف رو استاد هانول به هانول میگه)
+×چشم استاد
پرش پیش هاأون :
~ای خدا مردم دیگه نمیکشم این دیگه کیه
استاد :هاأوت کجایی
~تو اتاق تمرین
استاد :خوبه همونجا بمون یه سورپرایز دارم برات تا چند دقیقه دیگه
~باشه
استاد :فعلا
~بابای
پرش پیش هانول و ا/ت :
×ا/ت من باید برم
+منم همینطور
×بابای
+بابای
۱۰.۲k
۰۶ اسفند ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.