ادمه قسمت یازدهpart◇¹¹
چشمان خمار تو
سرعت سارا از من بیشتر بود من ازش یکم عقب تر بودم وقتی دیدم نگهبانا بهم نزدیک شدن اسپری رو پرت کردم و سارا رو هوا گرفدتش بعد بهش گفتم هر اتفاقی بیوفته باز میام پیشت اینو که گفتم نگهبانا از پشت گرفتنم ولی خوشبختانه سارا تونست فرار کنه.
سارا ویو: نباید تنهاش میزاشتم اگه این آسم لعنتی نبود اگه نفسم نمیگرفت اون الان گیر نمی افتاد اما نجاتش میدم قول میدم .
•ادامه دارد•
▪︎چشمان خمار تو▪︎
سرعت سارا از من بیشتر بود من ازش یکم عقب تر بودم وقتی دیدم نگهبانا بهم نزدیک شدن اسپری رو پرت کردم و سارا رو هوا گرفدتش بعد بهش گفتم هر اتفاقی بیوفته باز میام پیشت اینو که گفتم نگهبانا از پشت گرفتنم ولی خوشبختانه سارا تونست فرار کنه.
سارا ویو: نباید تنهاش میزاشتم اگه این آسم لعنتی نبود اگه نفسم نمیگرفت اون الان گیر نمی افتاد اما نجاتش میدم قول میدم .
•ادامه دارد•
▪︎چشمان خمار تو▪︎
۲۷.۵k
۱۵ آبان ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.