اما خودش تنها نبود با یه پسره اومد یه ذره که بهش نگاه کرد
اما خودش تنها نبود با یه پسره اومد یه ذره که بهش نگاه کردم فهمیدم اون کوک بود
ا/ت= تورو خدا کمکم کن دارم از درد
کوک= باشه بیا دستم رو بگیر
جیمین=نیازی نیست بیا دستم رو بگیر امید وارم یه درس عبرتی بهت داده باشم
ویو ا/ت
الان دست کوک و جیمین جلوی منن پس من دست کوک رو گرفتم و اونم منو بغل کرد
کوک=خوبی درد داری میخوای بریم دکتر وای چرا لباسات خونیه بیا بریم خونم بهت لباس بدم
جیمین=وایسا ببینم تو ا/ت رو هیچ جا نمیبری اون با من میاد خونه
کوک=جیمین بس کن حالش خوب نیست
جیمین=ا/ت بیا اینجا
ا/ت= بس کنید من هیچ جا نمیام من میرم خونه ی خودم
جیمین=عمرا اگه بزارم
کوک=بس کن دیگه توی این موقعیت هم راحتش نمیزاری گفت که میخواد بره خونش من میرسونمش بیا بریم ا/ت ماشین اونجاست
ا/ت= باشه
*توی ماشین*
کوک= میگم بعد از رفتن ما بلایی سر تو نیاورد
ا/ت=منظورت چیه کوک
کوک=خودت فهمیدی چی رو میگم اگه آورده بریم ازش شکایت کنیم
ا/ت=بخیال همه جا دنبال شما هستن بعد تو میخوای بری اداره ی پلیس
کوک=چی میگی؟
ا/ت=یعنی نمیدونی که کل فضای مجازی عکس شماست که اینا فراری هستن و قاتل هستن راستی شما ها واقعا قاتل اید؟
کوک=من نه ولی بقیه آره من چون هنوز سنم کمه ولی قراره یکی دو سال بعد قاتل بشم
ا/ت=یعنی الان جیمین هم قاتلِ
کوک=اون بیشتر از همه ی ما کشته
ا/ت=میشه تو آدم نکشی
کوک=چرا
ا/ت=بزار حد اقل پیش تو احساس امنیت کنم
کوک=باشه حتما رسیدیم
ا/ت=آی ای
کوک= چی شد حالت خوبه
ا/ت= نه درد دارم
کوک=باشه بزار کمکت کنم
*توی خونه*
کوک=ا/ت اتاق خوابت کجاست
ا/ت=اونجا
کوک=بیا بریم بخواب روی تخت
ا/ت= باشه
کوک=بیا اینجا بخواب درد که نداری میخوای برات قرص بزارم
ا/ت=نه ممنون اگه گشنت شد از توی یخچال ساندویچ بر دار
کوک=باشه حالا تو به فکر من نباش فعلا بخواب اگه چیزی خواستی صدام بزن من میام
ا/ت=ممنون اون روز اولی که دیدمت فکر میکردم تو هم مثل اونایی اما تو خیلی مهربونی
کوک=واقعا خوشحالم که اینطوری فکر میکنی من میرم بیرون خوب بخوابی
ا/ت=ممنونم
ویو جیمین
از وقتی که کوک ا/ت رو برده همش فکرم اونجاس با بقیه ی اعضا رفتیم خونه ی ا/ت که...
حمایت بشه بازم میزارم امید وارم دوست داشته باشید
ا/ت= تورو خدا کمکم کن دارم از درد
کوک= باشه بیا دستم رو بگیر
جیمین=نیازی نیست بیا دستم رو بگیر امید وارم یه درس عبرتی بهت داده باشم
ویو ا/ت
الان دست کوک و جیمین جلوی منن پس من دست کوک رو گرفتم و اونم منو بغل کرد
کوک=خوبی درد داری میخوای بریم دکتر وای چرا لباسات خونیه بیا بریم خونم بهت لباس بدم
جیمین=وایسا ببینم تو ا/ت رو هیچ جا نمیبری اون با من میاد خونه
کوک=جیمین بس کن حالش خوب نیست
جیمین=ا/ت بیا اینجا
ا/ت= بس کنید من هیچ جا نمیام من میرم خونه ی خودم
جیمین=عمرا اگه بزارم
کوک=بس کن دیگه توی این موقعیت هم راحتش نمیزاری گفت که میخواد بره خونش من میرسونمش بیا بریم ا/ت ماشین اونجاست
ا/ت= باشه
*توی ماشین*
کوک= میگم بعد از رفتن ما بلایی سر تو نیاورد
ا/ت=منظورت چیه کوک
کوک=خودت فهمیدی چی رو میگم اگه آورده بریم ازش شکایت کنیم
ا/ت=بخیال همه جا دنبال شما هستن بعد تو میخوای بری اداره ی پلیس
کوک=چی میگی؟
ا/ت=یعنی نمیدونی که کل فضای مجازی عکس شماست که اینا فراری هستن و قاتل هستن راستی شما ها واقعا قاتل اید؟
کوک=من نه ولی بقیه آره من چون هنوز سنم کمه ولی قراره یکی دو سال بعد قاتل بشم
ا/ت=یعنی الان جیمین هم قاتلِ
کوک=اون بیشتر از همه ی ما کشته
ا/ت=میشه تو آدم نکشی
کوک=چرا
ا/ت=بزار حد اقل پیش تو احساس امنیت کنم
کوک=باشه حتما رسیدیم
ا/ت=آی ای
کوک= چی شد حالت خوبه
ا/ت= نه درد دارم
کوک=باشه بزار کمکت کنم
*توی خونه*
کوک=ا/ت اتاق خوابت کجاست
ا/ت=اونجا
کوک=بیا بریم بخواب روی تخت
ا/ت= باشه
کوک=بیا اینجا بخواب درد که نداری میخوای برات قرص بزارم
ا/ت=نه ممنون اگه گشنت شد از توی یخچال ساندویچ بر دار
کوک=باشه حالا تو به فکر من نباش فعلا بخواب اگه چیزی خواستی صدام بزن من میام
ا/ت=ممنون اون روز اولی که دیدمت فکر میکردم تو هم مثل اونایی اما تو خیلی مهربونی
کوک=واقعا خوشحالم که اینطوری فکر میکنی من میرم بیرون خوب بخوابی
ا/ت=ممنونم
ویو جیمین
از وقتی که کوک ا/ت رو برده همش فکرم اونجاس با بقیه ی اعضا رفتیم خونه ی ا/ت که...
حمایت بشه بازم میزارم امید وارم دوست داشته باشید
۵۴.۵k
۲۵ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.