پارت۲

رسید خونه درو باز کرد با دیدن چراقای روشن لبخندی زد و درو بست اسم تو صدا زد
جین: اتتتت
با نشنیدن صدایی از طرفت نگران شد زود از پله ها بالا اومد در اتاقو وا کرد و با دیدن ات که مست رو تخت خوابه خیالش راحت شد
جین:آخه کی آنقدر مست می‌کنه تا پارسال لب به الکل نمی زد
اینو گفت و راهی حمام شد

«ات»
خواب بودم که نمیشه گفت خواب ولی خسته بودم که صدای در اومد و یکی اسممو صدا زد صداش شبیه جین بود پاشدم اما انگار کسی نبود یعنی خیالاتی شدم شاید چون مستم اینجوریم ولی صدای آب میومد یکی تو حمام بود با تردید طرف حمام رفتم خاستم دستگیر رو بکشم که در خودش باز شد و با دیدن جین که پایین تنش حوله بسته بود و موهای کوتاهش خیس بود باعث شد اشک تو چشام جمع شده
ات:ج.جین ...خودتی
جین:بله هلو کوچولو خودمم ببینم چرا اینقدر مست کردی هومن
ات:جین...دلم برات تنگ شده بود واقعا....خیلی بد جنسی ....چرا پیشم نیومدی هان ..(گریه)
ات مشتای کوچولوشو روی سینه ی جین فرود آورد جین که فهمید ات به اون آرمیای فستا حسودیش شده زود بقلش کرد
جین:عزیزم ببخشید کلی کار داشتم ولی حالا پیشتم ... اشکاتو پاک کن خشکلم
ات:میشه این بقل فقط واسه من باشه
جین:آره فقط واسه تو ..
اون دو بعد کلی انتظار هم رو به آغوش کشیدن و از هم لذت بردن


حس میکنم آخرش بد شد 🤔
اسلاید بعد الکل ات
اونایی که میخونن و رد میشن اصن کار خوبی نمی کنم😤
لایک ❤️
کامنت 📄
فراموش نکنید