من از این همه نبودنِ تو،
من از این همه نبودنِ تو،
از خیابان هایی که
قدم هایمان را باهم نمیبینند،
از بن بست
عاشقانه هایمان،
از قهوه های ترک
کل کافه های دنیا،
از دوستت دارم
شنیدن،
از مراقب خودت باش
گفتن،
از دستی که
اشک هایم را پاک میکند،
از آغوشی که
برای آرام کردن کسی
جز تو باز میکنم،
از همه کسانی که
اسمشان شبیه توست،
از همه کسانی که
تیله های قهوه ای تیره دارند،
از همه کسانی که
عادت دارند موقع حرف زدن
زل بزنند
توی چشم طرفشان،
از هوایِ آلوده ی
این شهر لعنتی،
از این آسمانی که
بالای سرم است،
از این زمینی که
رویش زندگی میکنم،
از این سقفی که
اسمش خانه است،
من از این دنیا
بدونِ تو،
از این همه
بی تو بودن
بدجور
میترسم!!!
_فاطمه جوادی
#لبخند_بزنツ
از خیابان هایی که
قدم هایمان را باهم نمیبینند،
از بن بست
عاشقانه هایمان،
از قهوه های ترک
کل کافه های دنیا،
از دوستت دارم
شنیدن،
از مراقب خودت باش
گفتن،
از دستی که
اشک هایم را پاک میکند،
از آغوشی که
برای آرام کردن کسی
جز تو باز میکنم،
از همه کسانی که
اسمشان شبیه توست،
از همه کسانی که
تیله های قهوه ای تیره دارند،
از همه کسانی که
عادت دارند موقع حرف زدن
زل بزنند
توی چشم طرفشان،
از هوایِ آلوده ی
این شهر لعنتی،
از این آسمانی که
بالای سرم است،
از این زمینی که
رویش زندگی میکنم،
از این سقفی که
اسمش خانه است،
من از این دنیا
بدونِ تو،
از این همه
بی تو بودن
بدجور
میترسم!!!
_فاطمه جوادی
#لبخند_بزنツ
۳.۳k
۲۵ آبان ۱۴۰۰
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.