mafia-part ۱۳
It's hard to be mafia
/فردا/
بیدار شدم خیلی گشنم بود ساعت ۷ بود ، رفتم پایین که دیدم جین سر میز نشسته داره صبحانه میخوره
تا دیدمش رومو برگردوندم که یهو گفت
* گشنت نیست ؟؟ بدون شام خوابیدی
- چرا گشنمه ولی نمیخوام بیام اونجا بشینم
* حداقل روت رو برگردون زنی که دیروز بوسیدمش رو ببینم
- تو اتاقت منتظرتم
* صبحانم تموم شد و به خدمتکار گفتم اینجارو تمیز کن
رفتم تو اتاق که ریوجین رو مبل جلوی میزم نشسته بود
* روی میز جلوی مبل ریوجین نشستم و دوتا دستامو ایستاده گذاشتم پشتم به خم رو به عقب شدم
* خب برای گردنبد اومدی ، برای پدر و مادرت اومدی برای فهمیدن همه چی اومدی
- خب ، اول اینکه گردنبندمو بده ، دوم اینکه پدر و مادرم کجان و سوم اینکه برای اینکه همه چیو بفهمم دیره ، دیشب همه چی مشخص شد
/فردا/
بیدار شدم خیلی گشنم بود ساعت ۷ بود ، رفتم پایین که دیدم جین سر میز نشسته داره صبحانه میخوره
تا دیدمش رومو برگردوندم که یهو گفت
* گشنت نیست ؟؟ بدون شام خوابیدی
- چرا گشنمه ولی نمیخوام بیام اونجا بشینم
* حداقل روت رو برگردون زنی که دیروز بوسیدمش رو ببینم
- تو اتاقت منتظرتم
* صبحانم تموم شد و به خدمتکار گفتم اینجارو تمیز کن
رفتم تو اتاق که ریوجین رو مبل جلوی میزم نشسته بود
* روی میز جلوی مبل ریوجین نشستم و دوتا دستامو ایستاده گذاشتم پشتم به خم رو به عقب شدم
* خب برای گردنبد اومدی ، برای پدر و مادرت اومدی برای فهمیدن همه چی اومدی
- خب ، اول اینکه گردنبندمو بده ، دوم اینکه پدر و مادرم کجان و سوم اینکه برای اینکه همه چیو بفهمم دیره ، دیشب همه چی مشخص شد
۱.۹k
۱۰ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.