*𝚖𝚢 𝚝𝚛𝚘𝚞𝚋𝚕𝚎*

*𝚖𝚢 𝚝𝚛𝚘𝚞𝚋𝚕𝚎*
Part:6
(ویو هیچ کس،خونه)
ا.ت: بابت حرفام که ناراحت نشد نه؟
شوگا: براش مهم نیست نگران نباش
جیمین: میگم تهیونگ کجا موند پس
تهیونگ: اومدم (لپاش هنوز قرمزه)
جین: پ چرا لپات گل انداخته (چشمک)
تهیونگ: چچیییییی؟!!!!!
جیمین: فهمیدم(نگاه شیطانی)
ا.ت: چی شده؟؟ چرا من هیچی نفمیدم؟
جیهوپ و شوگا: چون ذهنت به اونجا نمیکشه
ا.ت: چییی؟؟!!
جیمین: ا.ت جان، تهیونگ وقتی پیش کسی خجالت میکشه یا رو کسی که کراش میزنه لپاش گل میندازه(حالت تیکه انداختن و جر خوردن از خنده)
تهیونگ: نهههه نهههه ا.ت دروغ میگن
ا.ت: پس رو لونا کراش زدی؟؟؟🤣🤣🤣(بچها از این به بعد واکنشا رو با شکلک نشون میدم)
تهیونگ: نهههه بابا😔😬
ا.ت: لونا بهم پیام داد تهیونگ شمارمو گرفته🤣🤣🤣
جیمین و بقیه: جدییی؟!! 🤣🤣🤣
تهیونگ: دوستت خیلی دهن لقه وااییی بابا بخدا روش کراش نیستممم اصن من میرم بالا خوابم میاد بای
شوگا: خجالت نکش(داد 🤣🤣🤣)
کوک: چرا انقدر میخندین؟(خنثی)
جین: هیچی تهیونگ رو دوست ا.ت کراش زده
کوک: همینمون کم بود(سرد)
ا.ت: کوک واقعا بابت حرفام عذر میخوام
کوک: حرف دلت بود دیگه(سرد)
ا.ت: ام...
کوک: بسه. فردا باید بریم خرید خبر نگارا هم میان و مطمئنا عکس میگیرن و باید بریم پاساژ صبح اماده باش بدم میاد کسی دیر کنه(سرد)شب خوش
ا.ت: حرفام حق بود اصن حقت بود(اروم ولی اعضا شنیدن)
جین: باشه دیگه انقدر فوشش نده😂
ا.ت: ....
فردا
ساعت ۹
(ا.ت ویو)
....