IN MY MIND❤️🔥
IN MY MIND❤️🔥
PART||45
تهیونگ آلیس رو به بالای پشت بوم برد....شهر انگار زیر پات بود...آلیس نفس می کشید و از زیبایی ها لذت می برد....تهیونگ هم آلیس رو نگاه می کرد....انگار زیبایی برای تهیونگ آلیس بود...آلیس درحال نگاه کردن بود......
که گردنبندی جلوش ظاهر شد....
آلیس:برای منه؟(ذوق)
تهیونگ:بله...(خنده)
آلیس:ممنونم...
تهیونگ:آلیس حاضری با من قرار بزاری؟
آلیس:ب...بله(خجالت)
تهیونگ:باید بهت بگم گوجه....😂
آلیس:ااا....اذیتم نکن...
تهیونگ:😂😂😂
آلیس:باهات قهرم(کیوت)
تهیونگ:جدی می فرمائید😂
آلیس:😑
تهیونگ:باشه...حالا ناراحت نشو...ولی خدایی باید وقتی گفتم قرار بزاریم میدیدی🤣🤣(از خنده جر خوردن)
آلیس:😑😑
تهیونگ:آخ خدا....(پاک کردن اشکاش)مکان قرار را برات می فرستم باشه؟
آلیس:.....
تهیونگ:آلیس..
آلیس:...
تهیونگ:آلیس جونم.....
آلیس:😳...
تهیونگ:چرا جوابمو نمیدی؟عه باز که گوجه شدی...
آلیس:....
تهیونگ:بگم غلط کردم خوبه؟...ببخشید دیگه...
آلیس:.....
تهیونگ:ترو خدا...آلیس جواب نمیدی قلبم میشکنه...
آلیس:...
تهیونگ:(الکی گریه کردن)
آلیس:عه گریه نکن...گریه نداره...(بغلش کرد)
تهیونگ:حتمی باید گریه کنم؟...
آلیس:خودت باعث شدی باهات قهر کنم هی الکی خندیدی...(از بغلش در اومدن)
تهیونگ:ببخشید....غلط کردم..حرف بیجا زدم..
آلیس:(خنده)باشه خودتو کشتی....
تهیونگ:(لبخند مستطیلی)
باهم حرف می زدن...اما خبر نداشتن کسی اونهارو دید میزنه...
آنجلا:تهیونگ انقدر عاشق آلیس هست...ازش معذرت خواست....با اینکه از من یک بارم نخواست....(بغض)...اما تهیونگ حق انتخاب داره اون حق داره با کسی که راحت تره باشه...( لبخند)
لایک و کامنت یادتون نشه❤️
PART||45
تهیونگ آلیس رو به بالای پشت بوم برد....شهر انگار زیر پات بود...آلیس نفس می کشید و از زیبایی ها لذت می برد....تهیونگ هم آلیس رو نگاه می کرد....انگار زیبایی برای تهیونگ آلیس بود...آلیس درحال نگاه کردن بود......
که گردنبندی جلوش ظاهر شد....
آلیس:برای منه؟(ذوق)
تهیونگ:بله...(خنده)
آلیس:ممنونم...
تهیونگ:آلیس حاضری با من قرار بزاری؟
آلیس:ب...بله(خجالت)
تهیونگ:باید بهت بگم گوجه....😂
آلیس:ااا....اذیتم نکن...
تهیونگ:😂😂😂
آلیس:باهات قهرم(کیوت)
تهیونگ:جدی می فرمائید😂
آلیس:😑
تهیونگ:باشه...حالا ناراحت نشو...ولی خدایی باید وقتی گفتم قرار بزاریم میدیدی🤣🤣(از خنده جر خوردن)
آلیس:😑😑
تهیونگ:آخ خدا....(پاک کردن اشکاش)مکان قرار را برات می فرستم باشه؟
آلیس:.....
تهیونگ:آلیس..
آلیس:...
تهیونگ:آلیس جونم.....
آلیس:😳...
تهیونگ:چرا جوابمو نمیدی؟عه باز که گوجه شدی...
آلیس:....
تهیونگ:بگم غلط کردم خوبه؟...ببخشید دیگه...
آلیس:.....
تهیونگ:ترو خدا...آلیس جواب نمیدی قلبم میشکنه...
آلیس:...
تهیونگ:(الکی گریه کردن)
آلیس:عه گریه نکن...گریه نداره...(بغلش کرد)
تهیونگ:حتمی باید گریه کنم؟...
آلیس:خودت باعث شدی باهات قهر کنم هی الکی خندیدی...(از بغلش در اومدن)
تهیونگ:ببخشید....غلط کردم..حرف بیجا زدم..
آلیس:(خنده)باشه خودتو کشتی....
تهیونگ:(لبخند مستطیلی)
باهم حرف می زدن...اما خبر نداشتن کسی اونهارو دید میزنه...
آنجلا:تهیونگ انقدر عاشق آلیس هست...ازش معذرت خواست....با اینکه از من یک بارم نخواست....(بغض)...اما تهیونگ حق انتخاب داره اون حق داره با کسی که راحت تره باشه...( لبخند)
لایک و کامنت یادتون نشه❤️
۵.۱k
۱۶ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.