پارت = ۲
اما؟اینجا چیکار میکنی ؟
اما با نفس نفس گفت (باید باهات حرف بزنم.خیلی مهمه! )
+مگه چیشده ؟ مهم نیست بیا بریم یه جای خلوت .
اوا به سمت در رفت و دست اما رو گرفت و به سمت پوشت بوم رفتن .
+خب چی شده ؟چرا انقدر نگرانی؟
^یه اتفاقی افتاده نمیدونم چجوری توضیح بدم خیلی پیچیدس.(با حالت شک و تند و استرسی)
با دیدن اون حالش بیشتر نگران شدم چرا باید بدون خبر دادن میومد دانشگاه چی شده مگه ؟
+اروم باش.اروم باش .چیزی نیست فقط کامل بگو چی شده .
^خونمونو میخوان بگیرن.(با بغضی که هر لحظه امکان داشت منفجر بشه )
+یعنی چی؟خونه برای شماست چجوری ممکنه ؟کی قراره خونتونو بگیره ؟
با صدایی گرفته که به زور داشت کنترل میکرد گریه نکنه گفت:(بابام برای گرفتن خونه پول قرض گفته بود، ولی هنوز پسش نداده تازه همین امروز یه نامه اومد دم خونمون برای رفتن به یه جا برای توافق )
+ خودت مگه نمیگی توافق خب خوبه دیگه .
^نه متوجه نیستی نوشته من برم من هیچی نمیدونستم .
+چرا بابات نمیره ؟
^معموریته بعدم تاکید کرده من برم .
+چیزی نمیشه باهم میریم شاید بتونیم وقت اضافه بگیریم برای پرداخت پول .
اما بعد از گفتن این حرف یهو اما بغضش ترکید و شروع کرد به بلند بلند گریه کردن .
^اگه مامان بفهمه که خونرو قراره لگیرن چی اون مشکل قلبی داره!اون کل عمرش دلش میخواست خونه ی خودشو داشته باشه،اگه خونرو بگیرن اون سکته میکنه میدونی یعنی چی؟ (گریه با صدای بلند )
+نه! نه! اینجوری نمیشه. ما هلش میکنیم.
+پاشو باید بریم.ادرس برای کجاست؟
ادامه دارد ....
پوستر فیک عوض شده قبلیرو پیدا نکردم ◇
اما با نفس نفس گفت (باید باهات حرف بزنم.خیلی مهمه! )
+مگه چیشده ؟ مهم نیست بیا بریم یه جای خلوت .
اوا به سمت در رفت و دست اما رو گرفت و به سمت پوشت بوم رفتن .
+خب چی شده ؟چرا انقدر نگرانی؟
^یه اتفاقی افتاده نمیدونم چجوری توضیح بدم خیلی پیچیدس.(با حالت شک و تند و استرسی)
با دیدن اون حالش بیشتر نگران شدم چرا باید بدون خبر دادن میومد دانشگاه چی شده مگه ؟
+اروم باش.اروم باش .چیزی نیست فقط کامل بگو چی شده .
^خونمونو میخوان بگیرن.(با بغضی که هر لحظه امکان داشت منفجر بشه )
+یعنی چی؟خونه برای شماست چجوری ممکنه ؟کی قراره خونتونو بگیره ؟
با صدایی گرفته که به زور داشت کنترل میکرد گریه نکنه گفت:(بابام برای گرفتن خونه پول قرض گفته بود، ولی هنوز پسش نداده تازه همین امروز یه نامه اومد دم خونمون برای رفتن به یه جا برای توافق )
+ خودت مگه نمیگی توافق خب خوبه دیگه .
^نه متوجه نیستی نوشته من برم من هیچی نمیدونستم .
+چرا بابات نمیره ؟
^معموریته بعدم تاکید کرده من برم .
+چیزی نمیشه باهم میریم شاید بتونیم وقت اضافه بگیریم برای پرداخت پول .
اما بعد از گفتن این حرف یهو اما بغضش ترکید و شروع کرد به بلند بلند گریه کردن .
^اگه مامان بفهمه که خونرو قراره لگیرن چی اون مشکل قلبی داره!اون کل عمرش دلش میخواست خونه ی خودشو داشته باشه،اگه خونرو بگیرن اون سکته میکنه میدونی یعنی چی؟ (گریه با صدای بلند )
+نه! نه! اینجوری نمیشه. ما هلش میکنیم.
+پاشو باید بریم.ادرس برای کجاست؟
ادامه دارد ....
پوستر فیک عوض شده قبلیرو پیدا نکردم ◇
۳.۱k
۰۲ دی ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.