school secret
پارت 10
نامجون: باشه هر کاری میخوای بکن فقط اگه کسی بفهمه....این راز ها باید تو مدرسه بمونه بین ما ۵ تا.
آنیلا: باشه باشه.
جیمین: و یه چیز دیگه ، فقط تو مدرسه میتونیم کار هاتو انجام بدیم.
آنیلا: هوف باشه.
اون روز تموم شد.
روز بعد داخل مدرسه:
ویو آنیلا
وایی امروز زنگ هنر داریم و من کاغذ ندارمم. باید به یکی از اونا بگم.
اروم سمتشون رفتم و بهشون گفتم
آنیلا: آهای من کاغد نیووردم. یکی تون باید بهم کاغذ بده.
تهیونگ: باشه بیا بگیر.
کاغذ رو گرفتم و رفتم سر میزم. اون روز ازشون خیلی چیزا خواستم. اگه تا پایان سال همینطوری پیش بره عالی میشه.
۳ ماه بعد:
ویو آنیلا
داشتم کار انجام میدادم که کاغذام تموم شد. واقعا خستم بود اصلا نمیتونستم برم بخرم و باید فردا به مدرسه تحویلش میدادم.
زنگ به جیمین زدم میدونم گفتم بیرون مدرسه نباشه ولی الان خیلی نیاز دارم.
نامجون: باشه هر کاری میخوای بکن فقط اگه کسی بفهمه....این راز ها باید تو مدرسه بمونه بین ما ۵ تا.
آنیلا: باشه باشه.
جیمین: و یه چیز دیگه ، فقط تو مدرسه میتونیم کار هاتو انجام بدیم.
آنیلا: هوف باشه.
اون روز تموم شد.
روز بعد داخل مدرسه:
ویو آنیلا
وایی امروز زنگ هنر داریم و من کاغذ ندارمم. باید به یکی از اونا بگم.
اروم سمتشون رفتم و بهشون گفتم
آنیلا: آهای من کاغد نیووردم. یکی تون باید بهم کاغذ بده.
تهیونگ: باشه بیا بگیر.
کاغذ رو گرفتم و رفتم سر میزم. اون روز ازشون خیلی چیزا خواستم. اگه تا پایان سال همینطوری پیش بره عالی میشه.
۳ ماه بعد:
ویو آنیلا
داشتم کار انجام میدادم که کاغذام تموم شد. واقعا خستم بود اصلا نمیتونستم برم بخرم و باید فردا به مدرسه تحویلش میدادم.
زنگ به جیمین زدم میدونم گفتم بیرون مدرسه نباشه ولی الان خیلی نیاز دارم.
۵.۰k
۲۹ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.