ضایع ترین سوتی ای که توی مدرسه دادید چی بوده؟
خودم:
روز روزگاری... من و رفیقم در حالی که توی زمستون سگ لرزه میزدیم من خاطره ای براش تعریف کردم...
من: دیشب دوستم اومده بود خونمون.
رفیقم:
من:بعد رفتیم توی یه اتاق تنها
رفیقم:
من:لامپا هم خاموش کردیم
رفیقم:(تصور چیزهای خاکبرسری)
و در همین لحظه معاون با نگاهی متاسف از کنارم رد شد.
و ادامه ی سخن من که گفتم فیلم ترسناک دیدیم رو نشنید.
و فکر های بد کرد.
هعب....
(یه نکته توی عکس هست... هر کی زودتر بگه فالو میکنم...)
روز روزگاری... من و رفیقم در حالی که توی زمستون سگ لرزه میزدیم من خاطره ای براش تعریف کردم...
من: دیشب دوستم اومده بود خونمون.
رفیقم:
من:بعد رفتیم توی یه اتاق تنها
رفیقم:
من:لامپا هم خاموش کردیم
رفیقم:(تصور چیزهای خاکبرسری)
و در همین لحظه معاون با نگاهی متاسف از کنارم رد شد.
و ادامه ی سخن من که گفتم فیلم ترسناک دیدیم رو نشنید.
و فکر های بد کرد.
هعب....
(یه نکته توی عکس هست... هر کی زودتر بگه فالو میکنم...)
۴.۰k
۱۰ اسفند ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.