غـریـبــه مـن ───※ ·❆· ※───

_و این میتونه اولین شبی باشه که به عنوان دوست دخترت اینجام....شب بخیر(فرارر)
کوک یکم مکث میکنه یکم که نه خیلی
صبر کن اون چی گفت اولین شب به عنوان دوست دختر؟ خیلی دوستم داره؟
و بعد به خودش اومد و دوید سمت اتاق ا/ت
+چرا درو قفل کردی
ا/ت از زیر پتو داد میزنه
_خب دیگه چیزی که باید میگفتم و گفتم تو ام خیالت راحت شد شب بخیر
+ا/ت بازش کن
_نهه نمیتونم....فردا همو می‌بینیم
+ا/ت لطفا
_چیکار به در داری برو بخواب
صدایی نیومد فکر کنم رفت یه دست رو کمرم احساس کردم و جیغ کشیدم
_یا خداا...چطوری بازش کردی؟
+چون من واقعا با همه فرق دارم
کوک ا/ت و بغل میکنه و فشارش میده
_تو چیزی از خجالت میدونی؟
+ا/ت به نظرت وقتی یکی به یکی اعتراف میکنه فرار میکنه و درو قفل میکنه؟هوم؟تاحالا همچین چیزی دیدی؟
_................
+بجاش بوسش میکنه از اون بوسای چیزز بهش دست میزنه خیلی کارای دیگه
_.......(به فکر فرو می‌رود
و بعد کوک روش خیمه میزنه و صورتشو نزدیک میکنه تا ببوستش ا/ت ایندفه انگار راضی بود چشماشو میبنده و صحنه ای عاشقانه با حضور پر رنگ لب های کوک اتفاق می افتد
ا/ت از خجالت داشت میمرد
+تو.....چرا انقد خجالتی؟
_نمیدونم
+باید دست به کار شم.....دیگه این چیزا باید عادی بشه نه؟
_به نظرم من خجالتی نیستم تو زیادی چیزی
ا/ت میبینه کوک بغلش کرده و انگار میخواد بخوابه
_میخوای اینجا بخوابی
+آره
_نه نه نمیشه
سریع پا میشه و کوک و همراهی یا بهتر بگم بیرون میکنه و در و میبنده
_شب بخیرر....آخيشش(بخاطر خجالت
•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°
بخاطر دیشب کل شب داشتم خوابای چرت و پرت میدیدم که بلاخره صبح شد رفتم پایین جونگکوک نبود همه جا رو گشتم ولی نبود آخه الان باید میرفت مثلا تازه....عح بی چی دارم فکر میکنم زشته

فیک #جونگکوک #تهیونگ #جیمین #جین #یونگی #جیهوپ #نامجون #بی_تی_اس #کیپاپ #آرمی #بنگتن
#BTS #BTS_ARMY #Jungkook #Teahyung #Jimin #Namjoon #Jin #J_Hope #Suga #K_pop #BANGTAN #ARMY #Bangtan