نفرین به تو روزگار
روزگار عجب ت نامردی کسی را که رخسارش دیوانه ام کرد
مذهبتو شکر کسی که میگفت تو باش فدای سرت بقیه نباشن
الان نوشته اگر زیاد حرف نمیزنم بعضی ها فکر ناجور نکنند
برای آخرین بار گلم عشقم نفسم همه کسم بودی
اما حق داری معنا ی عشقي که صادقانه آمد گفت ازدنیا بیزارم گلم
بیا تو دنیا ودینم عشق اول وآخرینم باش گلم
گفتم قسم به جان عزیزت گلم
ابجز خودت آغوشم را به روی 1همه بستیم گلم
گفتم خسته ام از دست بخت بدم
باقلبی آمدم چاک چاکه تیمار کن به امید وصل دیگر گلم
نامردها زدن شاپرمو شکستن تیمار کن برای یه پرواز خودم و خودت
این را بدان وقتی کسی تا این حد تورا دیوانه وار دوست داره
شاید ابن بختی باشد که خدا یه بار هدیه میده اما تو نه قدرشو دانستی
برعکس کسی که آمده بود عمری
در کنار هم در شادی وغم تکیه گاه همدیگر باشید اما تو هم خوردش کردی هم زیر پات لهش کردی
اینقدر با بچه ها گشتی چیزی که
خدایا خودت فقط از نیت من عشق و احساس وعلاقه و حسی که نسبت به او داشتم هوس نبود یه عشق پاک و مقدس بود اما اون بامعرفت
دلم را بازیچه قرار داده بود نه گلم
من اگر سوالی پرسیدم جوابی نشنیدم یا نوشته های که مینوشتی
من زیاد حرف نمیزنم بخاطر اینکه فکر های بد در باره ام نشه گلم
بابچه یا پشت کوهی حرف نمیزنی
من اگر تا حالا کوتا آمدم گفتم شاید به خودت بیای و دوست داشتنی باور کنی اما دیدم بجای باور کردن عشقم داری سواستفاده میکنی یی کتاب یه چیزی به من نشون بده که نوشته باشند یه مقدار از کارهات بوی عشق را میداد تو به من بگو برای این عشقي که این همه ازش توی پست هات ازش حرف زدی تو نباشی من میمرم اینجوری وجاهای دیگر هم کل توهین به عشقی که بی اونمی تونی ❤️🩹🦴💋💔🙏😭 ولی اینو بدان دیوانه دیوانه وار دوست دارم شاید مرگ از یادم ببره دوست داشتنتو. گفتم هزار بار دیگر می گویم که از هوس بازی بیزارم
کاش شبی تا سحر در آغوشت بممدارا میکردی
سحر یا در شعله آتیش آن چیز های را کهمن تو چشمانت ودر وجودت دیدم هست یا میمیسوختم
یا همچنین باور میکردی عشق من را که تا ابد ول نمیکردی مرا
مذهبتو شکر کسی که میگفت تو باش فدای سرت بقیه نباشن
الان نوشته اگر زیاد حرف نمیزنم بعضی ها فکر ناجور نکنند
برای آخرین بار گلم عشقم نفسم همه کسم بودی
اما حق داری معنا ی عشقي که صادقانه آمد گفت ازدنیا بیزارم گلم
بیا تو دنیا ودینم عشق اول وآخرینم باش گلم
گفتم قسم به جان عزیزت گلم
ابجز خودت آغوشم را به روی 1همه بستیم گلم
گفتم خسته ام از دست بخت بدم
باقلبی آمدم چاک چاکه تیمار کن به امید وصل دیگر گلم
نامردها زدن شاپرمو شکستن تیمار کن برای یه پرواز خودم و خودت
این را بدان وقتی کسی تا این حد تورا دیوانه وار دوست داره
شاید ابن بختی باشد که خدا یه بار هدیه میده اما تو نه قدرشو دانستی
برعکس کسی که آمده بود عمری
در کنار هم در شادی وغم تکیه گاه همدیگر باشید اما تو هم خوردش کردی هم زیر پات لهش کردی
اینقدر با بچه ها گشتی چیزی که
خدایا خودت فقط از نیت من عشق و احساس وعلاقه و حسی که نسبت به او داشتم هوس نبود یه عشق پاک و مقدس بود اما اون بامعرفت
دلم را بازیچه قرار داده بود نه گلم
من اگر سوالی پرسیدم جوابی نشنیدم یا نوشته های که مینوشتی
من زیاد حرف نمیزنم بخاطر اینکه فکر های بد در باره ام نشه گلم
بابچه یا پشت کوهی حرف نمیزنی
من اگر تا حالا کوتا آمدم گفتم شاید به خودت بیای و دوست داشتنی باور کنی اما دیدم بجای باور کردن عشقم داری سواستفاده میکنی یی کتاب یه چیزی به من نشون بده که نوشته باشند یه مقدار از کارهات بوی عشق را میداد تو به من بگو برای این عشقي که این همه ازش توی پست هات ازش حرف زدی تو نباشی من میمرم اینجوری وجاهای دیگر هم کل توهین به عشقی که بی اونمی تونی ❤️🩹🦴💋💔🙏😭 ولی اینو بدان دیوانه دیوانه وار دوست دارم شاید مرگ از یادم ببره دوست داشتنتو. گفتم هزار بار دیگر می گویم که از هوس بازی بیزارم
کاش شبی تا سحر در آغوشت بممدارا میکردی
سحر یا در شعله آتیش آن چیز های را کهمن تو چشمانت ودر وجودت دیدم هست یا میمیسوختم
یا همچنین باور میکردی عشق من را که تا ابد ول نمیکردی مرا
۳.۴k
۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۳