چـند پآرتـی تایجـو✧🍴🥛
چـند پآرتـی تایجـو✧🍴🥛
◉پـآرت؟پارت اول◉彡彡
از همون اول زندگیمم مشخص بود ادم خیلی خوشانسم.. اصلا عالیه
چرا اینو میگم؟خب از همین الان میگم گمشید برین دستمال کاغذی بیارین چون زیادی ناراحت کنندس
۱: مامانم از بابام جدا شده
۲:کل اعضای بدنم حداقل یبار شکسته
۳:هیچ دوستی ندارم چون روانیم
۴:هیچ خری نمیاد منو بگیره
۵:پول ندارم اجاره خونمو بدم
۶:هیچ کوفتی نباید بگیرم چون از نظر بابام ول خرجیه
و البته مهم ترینش که همین الان برای بار چهارم اتفاق افتاد گم شدنم تو ی جنگله که فقط ی جدول ورودی به پارک داره
د اخههه معمار پفیوززز همه جا ازین جدولا میزاشتی ادم راهشو پیدا کنه دیگه من الان راهمو گم کنم باز تو جواب میدی؟نه تو جواب میدییی؟
اخرم تصمیم گرفتم برم تو پارک
با عجله راه میرفتم و ناخنمو میخوردم که ی مرد جذاب با بدن عضلانی و موهای ابی اومد پیشم
بهم گفت
تایجو:کمک نمیخوای؟
تو افکارم فرو رفته بودم که بماند چیه اون افکار
اینم اضافه کنم که مود قیافم تغییر میکرد
حاج تایجو هم همینجوری بهم زل زده بود
ویو تایجو:
این کدوم خریه...شیطونه میگه بزنم تو گوشش
........................................................
تایجو:هوی...هویییی باتوعمممم چهار ساعته از زندگیم گذاشتم که تو بیای تو دنیای واقعییی،گوشت با منهههه؟(عربده)
ا/ت:چته لندهورررر
وقتی فهمیدی چه خاکی خوردی گلوتو صاف کردیو دست رو شقیقه هات گذاشتی
ا/ت:ببخشید من زیادی فکر میکنم
تایجو هم که فهمیده بود کمک میخوای غرور و سرو سینهای بالا بهت گفت
تایجو:نه عیبی نداره
ویو ا/ت:
این چه سمیههه چرا من اینجام خدایا خدایاااا...(کنترل کردن خنده)
...........................................
خندت زد بیرون و هار هار خندیدی
تایجو:هوی چتههه قیافه من کجاش خنده داره(جدیت)
ا/ت: اصلا فراموشش کن،بلاخره کمکم میکنی یا نه؟وایسا هیچی نگو قبلا گفتی اره
اینجا از شانس خوبم گم شدم خونمم اون ور جنگله و خب دوستامم تو جنگل هستن اگه کمک کنی پیداش کنم ممنونت میشم
نظرتون چیه؟ادامشو بزارم؟با لایک تون و کامنت بگین
◉پـآرت؟پارت اول◉彡彡
از همون اول زندگیمم مشخص بود ادم خیلی خوشانسم.. اصلا عالیه
چرا اینو میگم؟خب از همین الان میگم گمشید برین دستمال کاغذی بیارین چون زیادی ناراحت کنندس
۱: مامانم از بابام جدا شده
۲:کل اعضای بدنم حداقل یبار شکسته
۳:هیچ دوستی ندارم چون روانیم
۴:هیچ خری نمیاد منو بگیره
۵:پول ندارم اجاره خونمو بدم
۶:هیچ کوفتی نباید بگیرم چون از نظر بابام ول خرجیه
و البته مهم ترینش که همین الان برای بار چهارم اتفاق افتاد گم شدنم تو ی جنگله که فقط ی جدول ورودی به پارک داره
د اخههه معمار پفیوززز همه جا ازین جدولا میزاشتی ادم راهشو پیدا کنه دیگه من الان راهمو گم کنم باز تو جواب میدی؟نه تو جواب میدییی؟
اخرم تصمیم گرفتم برم تو پارک
با عجله راه میرفتم و ناخنمو میخوردم که ی مرد جذاب با بدن عضلانی و موهای ابی اومد پیشم
بهم گفت
تایجو:کمک نمیخوای؟
تو افکارم فرو رفته بودم که بماند چیه اون افکار
اینم اضافه کنم که مود قیافم تغییر میکرد
حاج تایجو هم همینجوری بهم زل زده بود
ویو تایجو:
این کدوم خریه...شیطونه میگه بزنم تو گوشش
........................................................
تایجو:هوی...هویییی باتوعمممم چهار ساعته از زندگیم گذاشتم که تو بیای تو دنیای واقعییی،گوشت با منهههه؟(عربده)
ا/ت:چته لندهورررر
وقتی فهمیدی چه خاکی خوردی گلوتو صاف کردیو دست رو شقیقه هات گذاشتی
ا/ت:ببخشید من زیادی فکر میکنم
تایجو هم که فهمیده بود کمک میخوای غرور و سرو سینهای بالا بهت گفت
تایجو:نه عیبی نداره
ویو ا/ت:
این چه سمیههه چرا من اینجام خدایا خدایاااا...(کنترل کردن خنده)
...........................................
خندت زد بیرون و هار هار خندیدی
تایجو:هوی چتههه قیافه من کجاش خنده داره(جدیت)
ا/ت: اصلا فراموشش کن،بلاخره کمکم میکنی یا نه؟وایسا هیچی نگو قبلا گفتی اره
اینجا از شانس خوبم گم شدم خونمم اون ور جنگله و خب دوستامم تو جنگل هستن اگه کمک کنی پیداش کنم ممنونت میشم
نظرتون چیه؟ادامشو بزارم؟با لایک تون و کامنت بگین
۲.۲k
۲۲ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.