p⁷
بعد از چند روز چند تا ادم میان و جک رو بیهوش میبینن..
پس زنگ میزنن به اتشنشان و پلیس و آمبولانس تا بیان بهشون کمک کنن و موفق میشن تا مکس رو نجات بدن.
عاا داشت یادم میرفت..
مکس پدرش کره ایه و مادرش استرالیایی..
-زمانحال-
مکس«که اینجوری شد زنده موندم:)
جونگکوک«وایی..خدایا شکرتتتتتت
مکس«:)
_نینا از اتاق میاد پایین..
جونگکوک«مگه نگفتم همونجا بمون؟
نینا«نه نگفتی..
جونگکوک«:/..انگار بستت نبوده نه؟
نینا«ببین..
مکس«عوو کوک چه دوست دختر خوشگلی داری..
جونگکوک«اخم-
جونگکوک«اون دوست دخترم نیست!
مکس«وایسا ببینم..نکنه تو نیناعی؟
نینا«ا..اره..مکس..خودتی؟
مکس«نینااااااا
نینا«مکسسسسسسس
_میپرن بغل همدیگه..
گویا مکس از نینا خوشش میومده و نینا هم قبولش کرده تا کوک رو فراموش کنه و موفق شده بوده!
شرایطپارتبعد:
⁴⁰لایکوکامنت..
مثاینکهقرارهبریدتوخماری🗿💅
پس زنگ میزنن به اتشنشان و پلیس و آمبولانس تا بیان بهشون کمک کنن و موفق میشن تا مکس رو نجات بدن.
عاا داشت یادم میرفت..
مکس پدرش کره ایه و مادرش استرالیایی..
-زمانحال-
مکس«که اینجوری شد زنده موندم:)
جونگکوک«وایی..خدایا شکرتتتتتت
مکس«:)
_نینا از اتاق میاد پایین..
جونگکوک«مگه نگفتم همونجا بمون؟
نینا«نه نگفتی..
جونگکوک«:/..انگار بستت نبوده نه؟
نینا«ببین..
مکس«عوو کوک چه دوست دختر خوشگلی داری..
جونگکوک«اخم-
جونگکوک«اون دوست دخترم نیست!
مکس«وایسا ببینم..نکنه تو نیناعی؟
نینا«ا..اره..مکس..خودتی؟
مکس«نینااااااا
نینا«مکسسسسسسس
_میپرن بغل همدیگه..
گویا مکس از نینا خوشش میومده و نینا هم قبولش کرده تا کوک رو فراموش کنه و موفق شده بوده!
شرایطپارتبعد:
⁴⁰لایکوکامنت..
مثاینکهقرارهبریدتوخماری🗿💅
۲۶.۳k
۱۴ فروردین ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۶۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.