فن فیک کاتسوکی 🗿✨ part 12
پارت ۱۲
~(つˆДˆ)つ。☆⊂(´・◡・⊂ )∘˚˳°
%هی دنکی
/چیه؟
%خیلی عجیبه
/چی؟
%من از این زیر همه چیو میبینم!
*همه باهم گفتند چیییییی*
*ا.ت لبو شد و به سرعت نور فرار کرد*
ا.ت ویو
ماته ماته «وایسا» بیا مرور کنیم اول اوراراکا گفت که جرئت یا حقیقت بازی کنیم بعد بطری رو چرخوند ، میدیورا سان باید از کریشما سان میپرسید وگفت که کف زمین و بلیسه .
بعد دوباره اوراراکا بطری رو چرخوند و کیریشیما سان باید از از باکوگو ی خر میپرسید و کیریشیما گفت ۲ دور بچرخه و بعد مستقیم بره و هرکس که روبه روش بود و ببوسه و همین کارو کرد و منو بوسید و از زیر اون چشم بند همچی معلوم بود؟؟!
عررررررررررر!
نه نه حتماً اشتباهی پیش اومده! اههههههه چه گوهییی بخورمممم!؟؟
راوی ویو
همینطور که ا.ت داشت غر می زد خوابش برد
و بعد باکوگو که میخواست بره پیش ا.ت تا توجیه کنه که از ا.ت هم بی شعور تر بود بدون در زدن در رو باز کرد که دید ا.ت خوابیده .
باکوگو ویو
نفله خانوم خوابیده؟؟ ولی چقدر ناز خواب...
اه این چه گوهی بود که خوردم ؟؟
چرا این کارا رو میکنم؟؟ چه مرگمه؟؟...
ادامه دارد┐(´(エ)`)┌
~(つˆДˆ)つ。☆⊂(´・◡・⊂ )∘˚˳°
%هی دنکی
/چیه؟
%خیلی عجیبه
/چی؟
%من از این زیر همه چیو میبینم!
*همه باهم گفتند چیییییی*
*ا.ت لبو شد و به سرعت نور فرار کرد*
ا.ت ویو
ماته ماته «وایسا» بیا مرور کنیم اول اوراراکا گفت که جرئت یا حقیقت بازی کنیم بعد بطری رو چرخوند ، میدیورا سان باید از کریشما سان میپرسید وگفت که کف زمین و بلیسه .
بعد دوباره اوراراکا بطری رو چرخوند و کیریشیما سان باید از از باکوگو ی خر میپرسید و کیریشیما گفت ۲ دور بچرخه و بعد مستقیم بره و هرکس که روبه روش بود و ببوسه و همین کارو کرد و منو بوسید و از زیر اون چشم بند همچی معلوم بود؟؟!
عررررررررررر!
نه نه حتماً اشتباهی پیش اومده! اههههههه چه گوهییی بخورمممم!؟؟
راوی ویو
همینطور که ا.ت داشت غر می زد خوابش برد
و بعد باکوگو که میخواست بره پیش ا.ت تا توجیه کنه که از ا.ت هم بی شعور تر بود بدون در زدن در رو باز کرد که دید ا.ت خوابیده .
باکوگو ویو
نفله خانوم خوابیده؟؟ ولی چقدر ناز خواب...
اه این چه گوهی بود که خوردم ؟؟
چرا این کارا رو میکنم؟؟ چه مرگمه؟؟...
ادامه دارد┐(´(エ)`)┌
۱.۶k
۱۳ مهر ۱۴۰۲