عشق شیرین🖤🖤
عشق شیرین🖤🖤
پارت9👑👑
یونا:بابا جونم من کاملا به گوشم به فرمایین.
هیون:خب خوبه دخترم بذار من دوتا قهوه سفارش بدم.
هیون؛سلام آقای وو لطفا دوتا قهوه و کیک برای ما بیارین ممنونم.
هیون:خب دخترم ازت خواستم بیای اینجا تا من در مورد یک سری چیز ها باهات صحبت کنم.
یونا:جانم بابا جون چیزی شده؟
هیون:نه دخترم چیزی نشده خواستم بیای اینجا که درباره آینده باهات صحبت کنم باهات دخترم تو الان 20سال بیشتر نداری و کم تجربه ای دلم نمیخواد عمر و جوونی تو یه بطالت بگذره میخوام برای ثانیه نفس کشیدنت هدف داشته باشی و هدفمند زندگی کنی. سال دیگه تو از دانشگاه فارغ التحصیل میشی برنامت چیه؟ دوست دارم بدونم.
یونا:خب بله شما درست میگین بابا من سال دیگه از دانشگاه فارغ التحصیل میشم و برنامه ام اینکه فعلا یک دارو خانه بزنم و به مدت کار کنم تا تجربه به دست بیارم و برای رشته شیمی هم که اونم سال دیگه تمومه و قصد دارم ادامه بدم.
ولی بابا جون چرا یهویی این سوال هارو داری ازم میپرسی؟
هیون:اینهایی که گفتی عالی هستن دخترم خوشحالم که برنامه. ریختی برای آینده ات.
این سوال هارو پرسیدم چون میخواستم مطمئن بشم تلاش میکنی و هدف داری.
که همینطور که میدونی من بالاخره یه سنی ازم گذشته و خواستم بدونم دخترم در کنار همه ی اینهایی که گفتی تو یه شرکتی هم داری که باید اداره کنی دلم نمی خواد بعد از من این شرکت از بین بره.
پایان پارت 9💎💎
نویسنده:ویلن-بلکنزی
پارت9👑👑
یونا:بابا جونم من کاملا به گوشم به فرمایین.
هیون:خب خوبه دخترم بذار من دوتا قهوه سفارش بدم.
هیون؛سلام آقای وو لطفا دوتا قهوه و کیک برای ما بیارین ممنونم.
هیون:خب دخترم ازت خواستم بیای اینجا تا من در مورد یک سری چیز ها باهات صحبت کنم.
یونا:جانم بابا جون چیزی شده؟
هیون:نه دخترم چیزی نشده خواستم بیای اینجا که درباره آینده باهات صحبت کنم باهات دخترم تو الان 20سال بیشتر نداری و کم تجربه ای دلم نمیخواد عمر و جوونی تو یه بطالت بگذره میخوام برای ثانیه نفس کشیدنت هدف داشته باشی و هدفمند زندگی کنی. سال دیگه تو از دانشگاه فارغ التحصیل میشی برنامت چیه؟ دوست دارم بدونم.
یونا:خب بله شما درست میگین بابا من سال دیگه از دانشگاه فارغ التحصیل میشم و برنامه ام اینکه فعلا یک دارو خانه بزنم و به مدت کار کنم تا تجربه به دست بیارم و برای رشته شیمی هم که اونم سال دیگه تمومه و قصد دارم ادامه بدم.
ولی بابا جون چرا یهویی این سوال هارو داری ازم میپرسی؟
هیون:اینهایی که گفتی عالی هستن دخترم خوشحالم که برنامه. ریختی برای آینده ات.
این سوال هارو پرسیدم چون میخواستم مطمئن بشم تلاش میکنی و هدف داری.
که همینطور که میدونی من بالاخره یه سنی ازم گذشته و خواستم بدونم دخترم در کنار همه ی اینهایی که گفتی تو یه شرکتی هم داری که باید اداره کنی دلم نمی خواد بعد از من این شرکت از بین بره.
پایان پارت 9💎💎
نویسنده:ویلن-بلکنزی
۲.۳k
۰۱ مرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.