my omega
part⁵
یونگی:پس جئون جونگکوکی که میگن تویی "سرد"
جیمین:ای پهلوم "ترس"
کوک:به غیر از من جئون جونگکوک دیگه ای میبینی "پوکر"
جین:چت شد یهو جیمین "تعجب"
جیمین:یه لحظه پهلوم تیر کشید "خنده"
یونگی:بلبل زبونی هم بلدی "سرد"
کوک:مگه اومد بازداشگاه اقا یه بستنی دیگه بده نعنایی با تکه های شکلات
صاحب بوفه:مهمون من جناب جئون
کوک:نه ممنون نمیخوام مهمون کسی باشم
صاحب بوفه:پس تخفیف
کوک:من قیمت رو میدونم پس لازم نیست تخفیف بدی
مینگیو:قربان
کوک:زر بزن
مینگیو:تا کی هستین
کوک:تا وقتی که دلم میخواد هنوز بعد این میریم رستوران فروشگاه سوپر مارک یه دور دیگه هم میزنیم بعد پدرم میاد میبرتم
مینگیو:نمیشه قربان
کوک:چرا
مینگیو:دیدن خواستگار دیشبتون اینجاس گفتن اون بیارتتون
کوک:نه خودت بمون
مینگیو:نمیشه باید برم شرکت
کوک:اوک حالا اسمش چیه
مینگیو:کیم تهیونگ
کوک:پس برو
مینگیو:چشم "تعظیم-رفت"
جان:هوسوکا چرا نگام نمیکنی
کوک:چون دیشب بهش شب بخیر نگفتی "دهن پر"
هوپی:اینم نمیزاره کسی نازتو بکشه ولی بازم من تورو نمیبخشم "اخم"
کوک:صرفا چون عاشق نشدم
هوپی:پس اونی که قراره باهاش ازدواج کنی کیه؟؟؟؟؟؟؟
کوک:ای بابا اجباریه من دیشب رفتم بیرون بابامو کتک زدم اعصابم خرد شد و و و دلیل همه اینها هم سالگرد مامانم بود "خنده"
جیمین:جناب جئونو زدی
کوک:اره یادم نمیاد چی گفت فکر کنم گفت سالگرد اون ارزش نداره
جین:منظورش مامانت بود
کوک:اره ولی خب حال داد خیلی حال میده بزنیش بهم زور میگه مجبورم میکنه کارای اون شرکت بی مصرف رو بکنم ولی خب وقتی میزنمش هیچی بهم نمیگه بهمم جایزه میده "خنده"
هوپی:جیمین داری چیکار میکنی
جیمین:دارم دنبال دانلود همچین پدری میگردم
جین:واو
هوپی:ویت الان دویون هست نامجون هست یونگی هست پس تهیونگ کو ؟؟
یونگی:ایناها به این درازی نمیبینیش "سرد"
کوک:بزار ببینم کیم تهیونگ درست گفتم ؟"خنده"
ته:اره"سرد"
کوک:دایی تهیون حالا فهمیدم
یه دختره:بچه ها یه اتفاقی افتاده "داد"
همه:چی شده
همون دختره:خب اول نگین این خبر رو خودتون گفتین من گفتم اسم دیا عه
همه:چه کنم بگو
دیا:دیشب خانواده رئیس شرکت سلین رفتن خواستگاری وارث شرکت کلوین کلاین "داد"
همه:جیغغغغغغغغغغغغغغغغغغ"ذوق"
یونگی:تهیونگ "تعجب"
ته:خانوادش نه خودش "سرد"
کوک:کسی هم کشته مرده تو نیست "اخم"
جیمین:اگر توهم قرارم بدبخت بشی سلام
کوک:سلام "خنده"
دیا:سلام من همون دخترم که ازدواجتون رو لو داد میشه بهم امضا بدین جناب جئون و جناب کیم "خنده"
کوک:ویت تو همونی نیستی که اسم خواهرت دناعه
جیمین:تو چرا همه رو میشناسی
کوک:چون اینا خانوادشون میان یه پارک که من همیشه میرم
جین:بچه ای
کوک:اره ۱۸ سالمه
جین:اسکل منظورم اینکه اسکلی واقعا
کوک:
یونگی:پس جئون جونگکوکی که میگن تویی "سرد"
جیمین:ای پهلوم "ترس"
کوک:به غیر از من جئون جونگکوک دیگه ای میبینی "پوکر"
جین:چت شد یهو جیمین "تعجب"
جیمین:یه لحظه پهلوم تیر کشید "خنده"
یونگی:بلبل زبونی هم بلدی "سرد"
کوک:مگه اومد بازداشگاه اقا یه بستنی دیگه بده نعنایی با تکه های شکلات
صاحب بوفه:مهمون من جناب جئون
کوک:نه ممنون نمیخوام مهمون کسی باشم
صاحب بوفه:پس تخفیف
کوک:من قیمت رو میدونم پس لازم نیست تخفیف بدی
مینگیو:قربان
کوک:زر بزن
مینگیو:تا کی هستین
کوک:تا وقتی که دلم میخواد هنوز بعد این میریم رستوران فروشگاه سوپر مارک یه دور دیگه هم میزنیم بعد پدرم میاد میبرتم
مینگیو:نمیشه قربان
کوک:چرا
مینگیو:دیدن خواستگار دیشبتون اینجاس گفتن اون بیارتتون
کوک:نه خودت بمون
مینگیو:نمیشه باید برم شرکت
کوک:اوک حالا اسمش چیه
مینگیو:کیم تهیونگ
کوک:پس برو
مینگیو:چشم "تعظیم-رفت"
جان:هوسوکا چرا نگام نمیکنی
کوک:چون دیشب بهش شب بخیر نگفتی "دهن پر"
هوپی:اینم نمیزاره کسی نازتو بکشه ولی بازم من تورو نمیبخشم "اخم"
کوک:صرفا چون عاشق نشدم
هوپی:پس اونی که قراره باهاش ازدواج کنی کیه؟؟؟؟؟؟؟
کوک:ای بابا اجباریه من دیشب رفتم بیرون بابامو کتک زدم اعصابم خرد شد و و و دلیل همه اینها هم سالگرد مامانم بود "خنده"
جیمین:جناب جئونو زدی
کوک:اره یادم نمیاد چی گفت فکر کنم گفت سالگرد اون ارزش نداره
جین:منظورش مامانت بود
کوک:اره ولی خب حال داد خیلی حال میده بزنیش بهم زور میگه مجبورم میکنه کارای اون شرکت بی مصرف رو بکنم ولی خب وقتی میزنمش هیچی بهم نمیگه بهمم جایزه میده "خنده"
هوپی:جیمین داری چیکار میکنی
جیمین:دارم دنبال دانلود همچین پدری میگردم
جین:واو
هوپی:ویت الان دویون هست نامجون هست یونگی هست پس تهیونگ کو ؟؟
یونگی:ایناها به این درازی نمیبینیش "سرد"
کوک:بزار ببینم کیم تهیونگ درست گفتم ؟"خنده"
ته:اره"سرد"
کوک:دایی تهیون حالا فهمیدم
یه دختره:بچه ها یه اتفاقی افتاده "داد"
همه:چی شده
همون دختره:خب اول نگین این خبر رو خودتون گفتین من گفتم اسم دیا عه
همه:چه کنم بگو
دیا:دیشب خانواده رئیس شرکت سلین رفتن خواستگاری وارث شرکت کلوین کلاین "داد"
همه:جیغغغغغغغغغغغغغغغغغغ"ذوق"
یونگی:تهیونگ "تعجب"
ته:خانوادش نه خودش "سرد"
کوک:کسی هم کشته مرده تو نیست "اخم"
جیمین:اگر توهم قرارم بدبخت بشی سلام
کوک:سلام "خنده"
دیا:سلام من همون دخترم که ازدواجتون رو لو داد میشه بهم امضا بدین جناب جئون و جناب کیم "خنده"
کوک:ویت تو همونی نیستی که اسم خواهرت دناعه
جیمین:تو چرا همه رو میشناسی
کوک:چون اینا خانوادشون میان یه پارک که من همیشه میرم
جین:بچه ای
کوک:اره ۱۸ سالمه
جین:اسکل منظورم اینکه اسکلی واقعا
کوک:
۴.۰k
۱۷ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.