پارت²😈💫
با داد زدن اسمش تو کل شرکت میدونست یه گندی زده برایه همین به طرف دفتررئیسش رفت
+آقای لی
&نگران نباش گندی نزدی بیا بشین
با قیافه ی همیشگی و جدیش طرف کاناپه قرمزی که اونجا بود رفت و نشست روش
+چیه!
&تو انتخاب شدی برایه یه پسر البته نه تو با هیوجو
+هه بازم پسرای عوضی
&حواست و جمع کن این پسر خیلی مغروره حواسش جمعه خیلی تیزه
+من ازش تیز ترم اگر بخواد باهام بد رفتار کنه معنی بدبودن و بهش نشون میدم هم من هم هیو جو
& یارو فرد خیلی معروفیه کل دنیا میشناسنش درضمن تو قرار نیست محافظ دوتاشون باشی هیوجو محافظ یکی دیگس ولی خیلی نزدیک همید
+دوتاشون؟
&آره قرار نیست خفن بازی دربیاری
+هه حرفات قشنگ بودن این اوضاهم وقتی قشنگتر میشه که من بگم نه
از جاش بلندشد و به سمت در حرکت کرد
دستش به دستیگره نرسید که متوقف شد
&باید این کارو انجام بدی
+درموردش فک میکنم
و بیرون رفت
.........
ا/ت و هیوجو دوستای صمیمین ولی زیاد باهم صمیمی رفتار نمیکنن
÷ا/ت چی میگه!
+فقط زر میزنه فقط زر
&پارک هیوجو به دفتر من بیا
÷چیکار ما من داره؟
+حتما باز یه غلطی کردی
.........
داخل دفترش همه ی این حرفا به هیوجو انتقال پیداکرد ولی برعکس ا/ت قبول کرد
+قبول کردی؟
÷توچی؟
+نه
÷آره
...+
بازم بدون حرفی به سمت بوفه ی تنقلاتی که اونجا بود حرکت کرد و یک قهوه سفارش داد
رویه صندلی نشست و سرشو بالا اورد
+خدایا
بعد از چنددقیقه سفارشش آماده شد اونو خورد و به طرف صندلی های شرکت رفت و روش نشست
+قبوله قبوله قبوله قبوله
چشماشو بست و به سکوت اون منطقه گوش میکرد
............
&فردا بیاید اینجا برای تست کردنشون چندتا از بهترین بادیگاردهایی هم که تا الان داشتی بیار میخوام بهت بفهمونم اونا بهترن
این داستان ادامه دارد ...
بچه ها میتونید لایکامو به بالای پنجاه برسونید
+آقای لی
&نگران نباش گندی نزدی بیا بشین
با قیافه ی همیشگی و جدیش طرف کاناپه قرمزی که اونجا بود رفت و نشست روش
+چیه!
&تو انتخاب شدی برایه یه پسر البته نه تو با هیوجو
+هه بازم پسرای عوضی
&حواست و جمع کن این پسر خیلی مغروره حواسش جمعه خیلی تیزه
+من ازش تیز ترم اگر بخواد باهام بد رفتار کنه معنی بدبودن و بهش نشون میدم هم من هم هیو جو
& یارو فرد خیلی معروفیه کل دنیا میشناسنش درضمن تو قرار نیست محافظ دوتاشون باشی هیوجو محافظ یکی دیگس ولی خیلی نزدیک همید
+دوتاشون؟
&آره قرار نیست خفن بازی دربیاری
+هه حرفات قشنگ بودن این اوضاهم وقتی قشنگتر میشه که من بگم نه
از جاش بلندشد و به سمت در حرکت کرد
دستش به دستیگره نرسید که متوقف شد
&باید این کارو انجام بدی
+درموردش فک میکنم
و بیرون رفت
.........
ا/ت و هیوجو دوستای صمیمین ولی زیاد باهم صمیمی رفتار نمیکنن
÷ا/ت چی میگه!
+فقط زر میزنه فقط زر
&پارک هیوجو به دفتر من بیا
÷چیکار ما من داره؟
+حتما باز یه غلطی کردی
.........
داخل دفترش همه ی این حرفا به هیوجو انتقال پیداکرد ولی برعکس ا/ت قبول کرد
+قبول کردی؟
÷توچی؟
+نه
÷آره
...+
بازم بدون حرفی به سمت بوفه ی تنقلاتی که اونجا بود حرکت کرد و یک قهوه سفارش داد
رویه صندلی نشست و سرشو بالا اورد
+خدایا
بعد از چنددقیقه سفارشش آماده شد اونو خورد و به طرف صندلی های شرکت رفت و روش نشست
+قبوله قبوله قبوله قبوله
چشماشو بست و به سکوت اون منطقه گوش میکرد
............
&فردا بیاید اینجا برای تست کردنشون چندتا از بهترین بادیگاردهایی هم که تا الان داشتی بیار میخوام بهت بفهمونم اونا بهترن
این داستان ادامه دارد ...
بچه ها میتونید لایکامو به بالای پنجاه برسونید
۳۷.۸k
۲۶ اسفند ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۱۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.