خانواده
پارت 52
کوک: خیلی... ( صدای گریع یونگ بلند شد)
ا/ت: من میرم....پسر خوشگلممم...فدات بشم..جونمم خوشگل پسر..اتاقمو دیدی؟.. اتاق من خوشگله یا بابا؟ ( بغلش کردم) فدات بشم..لپشو بوسیدم*..بیا برو بغل بابت.. آوردمش بیرون و گذاشتمش بغل کوک*.. هنوز رو مود خواب بود و قیافه اش بیحال بود
ا/ت: بچم ویندوزش بالا نیومده ( کیوت)
کوک: چسبوندمش به خودم* عشق منه
کوک: خیلی... ( صدای گریع یونگ بلند شد)
ا/ت: من میرم....پسر خوشگلممم...فدات بشم..جونمم خوشگل پسر..اتاقمو دیدی؟.. اتاق من خوشگله یا بابا؟ ( بغلش کردم) فدات بشم..لپشو بوسیدم*..بیا برو بغل بابت.. آوردمش بیرون و گذاشتمش بغل کوک*.. هنوز رو مود خواب بود و قیافه اش بیحال بود
ا/ت: بچم ویندوزش بالا نیومده ( کیوت)
کوک: چسبوندمش به خودم* عشق منه
۱۰.۰k
۰۲ آبان ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.