نقد فیلم 70 سی
هفتاد سیِ بهرام افشاری مجموعهای از رفتارهای نمایشیِ مسخره است که بیننده صرفاً به حالِ موسیقیهای مجلسیِ در آن شاد میشود. قصهای الهام گرفته از «جایزه بزرگ» مدیری که هیچ منطقی در فیلمنامهی آن رعایت نشده. اولاً کدام بانک را میشناسید که 30 میلیارد تومان جایزه بدهد؟ دوماً قصهی حسینینیا و الهه حصاری و آن هدفون چرا تمام شد؟ سوماً یعقوب، سیاوش طهمورث، که باید پاشنه آشیلِ داستان باشد و مسئلهی ازدواج او و شادیِ به بهانهی غده در سرش چرا و چگونه بیپایان میماند؛ صرف اینکه در سکانس پایانی هوتن شکیبا درِ آن مجموعه خانه را باز میکند بعد کسی میگوید من پسر آقا یعقوب هستم و... کافی نیست. فیلم نتیجهی نوستالژیهای دیداریِ کارگردان است. «هفتاد سی» قصهای دارد که دیگر نخنما شده و افشاری با استفاده از جنبهی کاریزماتیکِ خود و دیگر سلبریتیهای در فیلم مردم را سرگرم کرده. این سرگرمی به هیچ دردی نمیخورد. تناقضاتِ منطقی در فیلم به اندازهای زیاد است که حتی نمیشود دلی به حال بیات و خانوادهاش سوزاند و همچنان این پرسش بیپاسخ مانده که چگونه کسی میتواند با فروختن النگو و حلقهی همسرش مادر خرجِ قُماری شود که دو سر باخت است. جدای از اینکه او چگونه با فروختن چند تکه طلا توانسته خرج بیمارستان، مراسم ازدواج و... را بدهد این نکته برای سینمای ایران خیلی مهم است که اقصادی شدن فیلمنامهها، نهتنها باعث فروپاشی فرهنگ در آثار سینمایی میشود بلکه باعث ساختارگریزی خواهد شد و...
برای مطالعه متن کامل از لینک زیر استفاده کنید.
https://longtake.ir/mag/?p=25463
برای مشاهده ویدئوی مرتبط از لینک زیر استفاده کنید.
https://aparat.com/v/mzng5g0
برای مطالعه متن کامل از لینک زیر استفاده کنید.
https://longtake.ir/mag/?p=25463
برای مشاهده ویدئوی مرتبط از لینک زیر استفاده کنید.
https://aparat.com/v/mzng5g0
۵۴۰
۰۸ آذر ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.