چن پارتی کوک پارت: 22
نگاهش رو لبام قفل شده بود نزدیکم شد سرمو خواستم ببرم عقب که ی دستسو پشت سرم گذاشتو مانع شد با دست دیگشم محکم تو بغلش گرفته بودم
لباشو گذاش رو لبام هرچی سعی میکردم ولم کنه روش تاثیر نداش و کار خودشو میکرد بزور خودمو ازش جدا کردم خواستم پاشم نزاشت
کوک: حداقل یلحظه تو بغلم بمون
یجوری اژنو گفت دلم ریش ریش شد به خودم لعنت فرستادم که اینجوری ناراحتش کردم
دیگه تکونی نخوردم و تو بغلش موندم
کوک: چرا منو از خودت محروم میکنی
هانا: هیچوقت همچین کاری نکردم مقصرش خودت بودی
کوک: واقعا فک کردی قلب من بدون تو دووم میاره تا الانشم بزور تحمل کردم
بلاخره ازم دل کند و گذاش پاشم
ضربان قلبم بالا رفته بود لعنتی هروقت بهم نزدیک میشد اینطوری میشدم
قرصو با اب بهش دادم خورد
و بعدش رو تخت دراز کشید و پتو رو روش کشیدم
هانا: چیزی میخوای برات بیارم
کوک: میتونی لپ تابمو برام بیاری
هانا: کجاس
کوک: تو اتاق کارمه
هانا: باشه صب کن برم بیارم
بدون اینکه منتظر حرفی از طرفش باشم سمت اتاق کارش رفتم وقتی درو بازکردم با کلی شیشه مشروب و فیلتر سیگار روبه رو شدم تا حالا تو این اتاق نیومده بودم
نمیدونستم سیگارم میکشه
رفتم جلوتر کنار میزش که پر شده بود از فیلتر سیگار و شیشه مشروب واقعا نمیفهمم اخه چرا باید انقد زیاده روی میکرد تو خوردن مشروب
بین شیشه های مشروب ی عکس پیدا کردم برداشتمش با دیدن کسی که تو عکس بود یکم تعجب کردم عکس من بود: کجاس
کوک: تو اتاق کارمه
هانا: باشه صب کن برم بیارم
بدون اینکه منتظر حرفی از طرفش باشم سمت اتاق کارش رفتم وقتی درو بازکردم با کلی شیشه مشروب و فیلتر سیگار روبه رو شدم تا حالا تو این اتاق نیومده بودم
نمیدونستم سیگارم میکشه
رفتم جلوتر کنار میزش که پر شده بود از فیلتر سیگار و شیشه مشروب واقعا نمیفهمم اخه چرا باید انقد زیاده روی میکرد تو خوردن مشروب
بین شیشه های مشروب ی عکس پیدا کردم برداشتمش با دیدن کسی که تو عکس بود یکم تعجب کردم عکس من بود
لباشو گذاش رو لبام هرچی سعی میکردم ولم کنه روش تاثیر نداش و کار خودشو میکرد بزور خودمو ازش جدا کردم خواستم پاشم نزاشت
کوک: حداقل یلحظه تو بغلم بمون
یجوری اژنو گفت دلم ریش ریش شد به خودم لعنت فرستادم که اینجوری ناراحتش کردم
دیگه تکونی نخوردم و تو بغلش موندم
کوک: چرا منو از خودت محروم میکنی
هانا: هیچوقت همچین کاری نکردم مقصرش خودت بودی
کوک: واقعا فک کردی قلب من بدون تو دووم میاره تا الانشم بزور تحمل کردم
بلاخره ازم دل کند و گذاش پاشم
ضربان قلبم بالا رفته بود لعنتی هروقت بهم نزدیک میشد اینطوری میشدم
قرصو با اب بهش دادم خورد
و بعدش رو تخت دراز کشید و پتو رو روش کشیدم
هانا: چیزی میخوای برات بیارم
کوک: میتونی لپ تابمو برام بیاری
هانا: کجاس
کوک: تو اتاق کارمه
هانا: باشه صب کن برم بیارم
بدون اینکه منتظر حرفی از طرفش باشم سمت اتاق کارش رفتم وقتی درو بازکردم با کلی شیشه مشروب و فیلتر سیگار روبه رو شدم تا حالا تو این اتاق نیومده بودم
نمیدونستم سیگارم میکشه
رفتم جلوتر کنار میزش که پر شده بود از فیلتر سیگار و شیشه مشروب واقعا نمیفهمم اخه چرا باید انقد زیاده روی میکرد تو خوردن مشروب
بین شیشه های مشروب ی عکس پیدا کردم برداشتمش با دیدن کسی که تو عکس بود یکم تعجب کردم عکس من بود: کجاس
کوک: تو اتاق کارمه
هانا: باشه صب کن برم بیارم
بدون اینکه منتظر حرفی از طرفش باشم سمت اتاق کارش رفتم وقتی درو بازکردم با کلی شیشه مشروب و فیلتر سیگار روبه رو شدم تا حالا تو این اتاق نیومده بودم
نمیدونستم سیگارم میکشه
رفتم جلوتر کنار میزش که پر شده بود از فیلتر سیگار و شیشه مشروب واقعا نمیفهمم اخه چرا باید انقد زیاده روی میکرد تو خوردن مشروب
بین شیشه های مشروب ی عکس پیدا کردم برداشتمش با دیدن کسی که تو عکس بود یکم تعجب کردم عکس من بود
۹.۷k
۰۵ شهریور ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.