+ چرا ؟

+ چرا ؟
- می‌خوام برم پیش ا.ت
+ جین معلوم هست داری چی میگی
- آره میدونم
- دلم واسش تنگ شده
+یاااااا
که پسرم اومد پیشم
&بابا چرا با عمو جین داری دعوا می‌کنی ؟
- چیزی نیست عمو راستی بیا این رو برای تو خریدم
& عموووو خیلی دوست دارم
- بامزه خودمی
+یا جینا توروخدا از پیشم نرو باشه ؟
- نامجون دیگه از زندگی خسته شدم
+ جین رفت
خواستم دنبالش بیام
که دیدم ماشین جین با سرعت داشت میرفت
که به یه کامیون برخورد کرد
فوری رفتم دیدم.ماشین نابود شده
فوری زنگ زدم آنبولانس
جین رو بردن
ولی تا رفتیم یه پارچه سفید رو روی جین کشیدن
فردا خاک سپاریش بود
رفتم و چقدر که پسرم گریه کرد جین براش حکم بابای دومش رو داشت
خودم همینجوری داشتم گریه می کردم
۳ روز بعد
رفتم سر قبر جین و ا.ت و گفتم
+ جین الان حالت خوبه ؟
+ ا.ت واقعا متاسفم برای زندگی سختی که داشتی
+ گل رو سر قبر اونا گذاشتم و رفتم .....