ماه خونین پارت ۱۹

ماه خونین p19




روز بعد روز عروسی
سونی : از دیشب تا الان نخوابیدم همش دارم اشک میریزم بخاطر زندگی نکبت باری که این چندیل سال داشتم خدمدتکارا با هیون اومدن داخل منو ارایش کردن من لباس عروس سیاه بهم پشوندن (عکسشو بعد میزارم )
نمیتونستم جلوی اشکامو بگیرم با هر بار پلک زدن یه اشک از چشمم پایین میومد کاشکی میشد یه بار برای همیشه جیمینو ببینم معشوقه زندگیمو ببینم برای یک بارم که شده دوباره ببوسمش بهش بگم که چقدر دوسش دارم جادوگر اومد داخل گفت : وای عزیزم خیلی زیبا شدی 😍 گریه کن عزیزم اشکال نداره چون امروز روز مرگته 😂😂😂😂 امیدوارم تمام قدرتتو برای دادن اماده کرده باشی 😂
سونی : منو به حیات بردن و همراهیم کردن و دستمو تو دست لوهان گذاشتن
لوهان : امروز خیلی خوشگل شدی 😊
سونی : فک نکن بخاطر توعه فقط بخاطر خونوادم قبول کردم
عابد : اقای لوهان (نمیدوتم تو اکسو چجوری صداش میزنن پارکه یا کیم ؟)ایا خانم پارک سونیو به همسریه خود میپذیرین ؟
لوهان : بله 😌
عابد : خانم پارک سونی ایا اقای لوهان رو به همسریه خودتون میپذیرین ؟
سونی : .....
لوهان : زودباش بگو بله دیگه 😑
سونی : بله 🥺
ببخشید خیلی کم شد جا حساس بود 😂💜 نظر فراموش نشه 😁💜