برده کوچولو
برده کوچولو
p: 3
خودشو انداخت روی تخت منم بغلش بودم ترسیده بودم چون من فیلمشم ندیدم(مظلوووووم) نمیتونم اصلا
بزور لباسام رو ار اورد و روی گردم مارک گذاشت یکم باهام بازی کرد دارز کشید منم روش
+نکننن خاهش میکنمم
_الان یه ددی هات داری بیبی گرل
اهممم رو واردم کرد
+ایی
_ساکت بیبی
خاستم فرار کنم شرو کرد ضربه زدن
هرچی تلاش میکردم فرار کنم نمیشد هن ضربهدها محکم تر تند تر میشد (استغفرالله)
+ایی
دستامو گرفت کشیدم سمت خودش دوباره سروع کرد به بوسیدنم
بدنم شل شد و افتادم توی بغلش
و شروع کرد مارک گذاشتن روی بدنم
و. اهمشو دوباره....
دلدرد شدید گرفتم گریه گرفت
+دلم درد میکنه بسه هیق
ازم کشید بیرون و براید استایل بغلم کرد بردم حمام توی اتاقش
وان رو پر اب گرم کرد نشست داخلش منم گذاشت توی بغلش
_برای امشب کافیه بیبی گرل؟
+معلمومه که اره هیق
صورتمو نزدیک خودش کرد شروع کرد به بوسیدنم
_اوممم خیلی خوبی
+هیق
_بیبی گرل تو فقط مال منی
+اوم
_اون بدن سفیدت و کمر باریکت
+باشه هیق
_لبای پفکیت و موهای بلند و نرمت فقط مال منه
+همش مال تو.. هیق
_کسی نباید به جز من لمست کنه
+اومم باشه
_افرین بیبی گرل
بردم توی تحت و. خابیدیم
فردا صبح عین چی بدن درد و دلدرد داشتم
هی به خودم میپیچیم
خوردم به تهیونگ اونم بیدار شد
_چیه*با صدای خابالود
+هیچی
_دلت درد میکنه
+اوم بدنم
_هومم
اومد کنارم و از پشت بغلم کرد دستشو کشید روی موهام
_بیبی گرل درسته نگفتم اما الان کاپلیم
+نباید بهم میگفتی؟ نباید نظر و بپرسی
_میدونستم قبول میکنی چون دنبال کسی هستی که دوست داشته باشه و مراقبت باشه
+از کجا میدونی
_میدونم دیگ
عصر
_ات اون لباسی که گذاشتم روی تخت رو بپوش بریم خرید
+باشه
لباس رو پوشیدم
+انا این لشه
_کسی نباید بدنتو ببینه بیبی گرل
+اومم
تهیونگ رفت توی اشپز خونع منم دنبالش رفتم از توی کمد یا کابینت یه اسلحه بر داشت گذلشت توی جیبش
_بریم
+اوم
p:3
p: 3
خودشو انداخت روی تخت منم بغلش بودم ترسیده بودم چون من فیلمشم ندیدم(مظلوووووم) نمیتونم اصلا
بزور لباسام رو ار اورد و روی گردم مارک گذاشت یکم باهام بازی کرد دارز کشید منم روش
+نکننن خاهش میکنمم
_الان یه ددی هات داری بیبی گرل
اهممم رو واردم کرد
+ایی
_ساکت بیبی
خاستم فرار کنم شرو کرد ضربه زدن
هرچی تلاش میکردم فرار کنم نمیشد هن ضربهدها محکم تر تند تر میشد (استغفرالله)
+ایی
دستامو گرفت کشیدم سمت خودش دوباره سروع کرد به بوسیدنم
بدنم شل شد و افتادم توی بغلش
و شروع کرد مارک گذاشتن روی بدنم
و. اهمشو دوباره....
دلدرد شدید گرفتم گریه گرفت
+دلم درد میکنه بسه هیق
ازم کشید بیرون و براید استایل بغلم کرد بردم حمام توی اتاقش
وان رو پر اب گرم کرد نشست داخلش منم گذاشت توی بغلش
_برای امشب کافیه بیبی گرل؟
+معلمومه که اره هیق
صورتمو نزدیک خودش کرد شروع کرد به بوسیدنم
_اوممم خیلی خوبی
+هیق
_بیبی گرل تو فقط مال منی
+اوم
_اون بدن سفیدت و کمر باریکت
+باشه هیق
_لبای پفکیت و موهای بلند و نرمت فقط مال منه
+همش مال تو.. هیق
_کسی نباید به جز من لمست کنه
+اومم باشه
_افرین بیبی گرل
بردم توی تحت و. خابیدیم
فردا صبح عین چی بدن درد و دلدرد داشتم
هی به خودم میپیچیم
خوردم به تهیونگ اونم بیدار شد
_چیه*با صدای خابالود
+هیچی
_دلت درد میکنه
+اوم بدنم
_هومم
اومد کنارم و از پشت بغلم کرد دستشو کشید روی موهام
_بیبی گرل درسته نگفتم اما الان کاپلیم
+نباید بهم میگفتی؟ نباید نظر و بپرسی
_میدونستم قبول میکنی چون دنبال کسی هستی که دوست داشته باشه و مراقبت باشه
+از کجا میدونی
_میدونم دیگ
عصر
_ات اون لباسی که گذاشتم روی تخت رو بپوش بریم خرید
+باشه
لباس رو پوشیدم
+انا این لشه
_کسی نباید بدنتو ببینه بیبی گرل
+اومم
تهیونگ رفت توی اشپز خونع منم دنبالش رفتم از توی کمد یا کابینت یه اسلحه بر داشت گذلشت توی جیبش
_بریم
+اوم
p:3
۷.۵k
۲۷ شهریور ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.