وانشات مرگ تا عشق(فصل۲) پارت اول
بهترین تصمیمی بود که میتونستم بگیرم کوک بهترین اتفاق زندگین بود .نمیتونستن بخاطر اتفاقای کوچیک از دستش بدم پس پیشش موندم .
کوک :ات امروز تهیونگ از بوسان برمیگرده میخوام برم خرید میخوای بامن بیای .
ات : اهم باهات میام فقط باید صبر کنی راستی بخاطر رفتارم از ایو معذرت میخوام .
کوک:فراموشش کن .
ات :باش پس منتظر باش زود برمیگردم .
بعد از آماده شدنم با کوک سوار ماشین شدیم توی جاده بودیم که گوشیه کوک زنگ خورد .
مکالمه کوک و تهیونگ
کوک : بله چشیده
تهیوتگ : امروز دادگاه پدر ات بود مدارکی که جمع کردیم کافی نیست پدرش همه اتفاقات انکار میکنه قاضی میگه کسی که این اتفاق براش افتاده باید باشه با مدرک .
ات کسی که بیشترین اتفاقات سرش اومده میتونیم از ات استفاده کنیم .
کوک:حتی فکرشم نکن چرا باید از ا ن استفاده کنیم ها
تهیونگ : تنها گزینه روی میز اونه مگه دیگه نمیتونم نه بچه دار شه ها خودش یه مدرک ببین همه چی بسپار به من خب .
فقط با این کار میتونیم حبس ابد بگیریم.
کوک: پس منم باید باشم نمیتونم تنها بفرستمش بوسان .
تهیونگ : باش همه کارها میکنم بهت خبر میدم .
کوک :ات امروز تهیونگ از بوسان برمیگرده میخوام برم خرید میخوای بامن بیای .
ات : اهم باهات میام فقط باید صبر کنی راستی بخاطر رفتارم از ایو معذرت میخوام .
کوک:فراموشش کن .
ات :باش پس منتظر باش زود برمیگردم .
بعد از آماده شدنم با کوک سوار ماشین شدیم توی جاده بودیم که گوشیه کوک زنگ خورد .
مکالمه کوک و تهیونگ
کوک : بله چشیده
تهیوتگ : امروز دادگاه پدر ات بود مدارکی که جمع کردیم کافی نیست پدرش همه اتفاقات انکار میکنه قاضی میگه کسی که این اتفاق براش افتاده باید باشه با مدرک .
ات کسی که بیشترین اتفاقات سرش اومده میتونیم از ات استفاده کنیم .
کوک:حتی فکرشم نکن چرا باید از ا ن استفاده کنیم ها
تهیونگ : تنها گزینه روی میز اونه مگه دیگه نمیتونم نه بچه دار شه ها خودش یه مدرک ببین همه چی بسپار به من خب .
فقط با این کار میتونیم حبس ابد بگیریم.
کوک: پس منم باید باشم نمیتونم تنها بفرستمش بوسان .
تهیونگ : باش همه کارها میکنم بهت خبر میدم .
۴۳.۲k
۱۶ تیر ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.