دوشاتی از کوکی پارت اول تیکه دوم

(فردا...)
+ا/ت صبحانه آماده ست عزیزم
( پتو رو دور خودش میپیچه )
ا/ت : باشه ماما....
( حرفش کامل نمیشه )
ا/ت :مدرسمممممممم
( یونیفرمش رو پوشید و سریع از راه پله ها میاد پایین )
+ ا/تت صبحانت ...
( یه لقمه برمیداره )
ا/ت : دستت درد نکنه مامان خدافظ
+ با... باشه ... خداحافظ عزیزکم
( ا/ت با ۴۵دقیقه تاخیر به مدرسه رسید )
( در کلاسو محکم باز می‌کنه ... )
ا/ت : ببخشید استاد ...
استاد : ا/ت شی
∆ استاد ... میشه این دفعه ببخشید ( با حالت خیلی کیوت جوریکه استاد قرمز میشه )
استاد : جانگ‌کوک اون ...
( حرفشو قطع می‌کنه )
( ∆ چشم چپش رو به آرومی میبینده و دستاش رو تو هم می‌کنه )
∆ استاد ... ( با لحن خیلی کیوت )
استاد : با با باشه جانگ‌کوک
( استاد سمت ا/ت برمیگرده )
استاد : بشین سرجات و وقتی زنگ تفریحی خورد
( صدای زنگ ... )
استاد : ( با لحن پوکر ) از یکی از بچها نکات امروز رو بگیر
ا/ت :چشم
∆ ا/ت من بهت نکاتو میدم ... بیا پیش من بشین ...
ا/ت : باشه
( چندتا دختر به ا/ت خیره میشن و از وسط اونا رد میشه و کنار جانگ‌کوک میشینه )
∆( لبخند خیلی بامزه میزنه )
∆ میخواستم ببینمت ....