ستاره در شب
__________فردا صبح________
ارسلان:مرخص شدی پاشو بریم
دیانا:باشه بریم
ارسلان:سوار ماشین شدیم و رفتیم
دیانا:ارسلان واسم پشمک میگیری
ارسلان:چشم عزیزم
دیانا:پشمک خوردیم و رفتیم
ارسلان:کجا بریم
دیانا:ببرم خونه چون غروب مامان بابام میان
ارسلان:باشه
رسوندمش خونه وقتی رسیدیم بوسیدمش
دیانا:نکن جلو درو همسایه
ارسلان:باشه عزیزم خدافظ
دیانا:خدافظ
رفتم داخل خونه حوصلم سر رفته بود رفتم سمت آشپزخانه و یک دفعه زنگ در خورد..
ادامه لایک ها به ۵ تا برسه
ارسلان:مرخص شدی پاشو بریم
دیانا:باشه بریم
ارسلان:سوار ماشین شدیم و رفتیم
دیانا:ارسلان واسم پشمک میگیری
ارسلان:چشم عزیزم
دیانا:پشمک خوردیم و رفتیم
ارسلان:کجا بریم
دیانا:ببرم خونه چون غروب مامان بابام میان
ارسلان:باشه
رسوندمش خونه وقتی رسیدیم بوسیدمش
دیانا:نکن جلو درو همسایه
ارسلان:باشه عزیزم خدافظ
دیانا:خدافظ
رفتم داخل خونه حوصلم سر رفته بود رفتم سمت آشپزخانه و یک دفعه زنگ در خورد..
ادامه لایک ها به ۵ تا برسه
۱.۶k
۰۲ مهر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.