من همونیم که از کل وجودش خستگی میباره ولی وقتی تو میای سم
من همونیم که از کل وجودش خستگی میباره ولی وقتی تو میای سمتش و میخوای باهاش حرف بزنی از ذوق و شوق همکلام شدن باهات خستگی و دلیل خستگیشو فراموش میکنه و با دل و جون به حرفهات گوش میده .
۵.۰k
۲۰ آذر ۱۴۰۱