فیک کور پارت۳۲

وی:جیمین من میرم سریع حاضرشم و بعد میرم تو ماشین توهم یونگو بیار تو ماشین.
جیمین:باشه.
وی حاضرمیشه و میره داخل ماشین و منتظر میمونه تا جیمین بیاد.
جیمین:یونگ...یونگ پاشو بریم دکتر...ای خدا اینکه پا نمیشه!
ار ام:میخوای بغلش کنی ببری بزاریش تو ماشین؟
جیمین:اره فکر خوبیه!
جیمین ا/تو بغل میکنه و میبرتش.
وی:جیمین بزار درو بازکنم.
وی درو باز میکنه و جیمین ا/تو روی صندلی میزاره،و درو میبنده و میره روی صندلیه جلو میشینه.
وی:خوب بریم.
وی و جیمین با سرعت میرن بیمارستان‌.
وی:خوب بیا بریم داخل بگیم بی هوشه بیان ببرنش داخل.
وی داره میره بگه که جیمین دستشو میگیره.
جیمین:وایسا!
وی:چرا؟
جیمین:ما نمی تونیم بریم داخل اگر چهره ی مارو ببینن زنگ میزن پلیس!وی:خوب چیکار کنیم؟
جیمین:صبر کن...اهان.
جیمین تلفنشودر میاره.جیمین و بقیه شماره ی ثابت ندارن برای همین سیمکارتهای یه بار مصرف دارن.
وی:میخوای زنگ بزنی؟
جیمین:اره.
مکالمه.
پرستار:بله؟
جیمین:ما یه بیمار اورژانسی داریم که بی هوشه.
پرستار:الان کجا هستن؟
جیمین:جلوی بیمارستان.
پرستار:اگر جلوی بیمارستانید بفرمایید داخل تا بتونید بیمارتونو بستری کنید.
جیمین:نمیشه.
پرستار:چرا؟
جیمین چیزی نمیگه.
پرستار:اقا؟
پایان مکالمه.
وی:چی شد؟
جیمین:بیا بریم.
وی:مطمعنی میان؟فکر نکن سرکاری بوده.
جیمین:نه بریم.
وی:باشه.
جیمین و وی ا/تو میزارن دم در بیمارستان و میرن‌.

لایک🏥

#فیک_بی_تی_اس
#بی_تی_اس