p13

ویو ات
الان داریم چمدونمون رو میبندیم که فردا با پرواز صبح بریم سئول

ته: همه چیو جمع کردی؟

ات: اره تمومه

ته: یادت نره قبل خواب به مامان زنگ بزنی

ات: اکی

ویو ات
زنگ زدوم به مامانم کلی نصیحتم کرد و خلاصه فردا راه افتادیم رسیدیم سئول قبلا که مامان مریض نبود اینجا زندگی میکردیم کلی خاطره دارم

ته: به سئول خوش اومدی بیا بریم دانشگاه کلید اتاقتو بگیر

ات: باشه.... وای چه محیط قشنگی

ات چند تا عکس گرفت و فرستاد واسه مامانش و رفتن تو اتاق مدیر

ته: سلام آقای یون

+: سلام تهیونگ... اون دوست دخترته؟

ته: نه خواهرمه کیم ات

+: وای اون کیم ات خواهرته اون دانشجوی نخبه
مثل برادرشه شما دوتا خواهر و برادر آینده درخشانی دارین

ات: ممنون آقای یون

+: بیا کلید خوابگاهت اگه میخوای بری خوابگاه باید تا قبل ۱۲ شب اونجا باشی و اگر نه در ورود و خروج خوابگاه بسته میشه کلاس هاتون هم سه روز در هفته هست که سه روز اول هفته هست و چهار روز رو بیکارین کتاب خونه هم بیا خوابگاه پسرا و دختراست که رو به روش ساختمون دانشگاه هست طبقه اولش سالن ورزش طبقه دو کلاس ها و طبقه سه سالن کنفرانس هست پشت اون هم زمین بازی فوتبال، بسکتبال، دومیدانی و والیباله

ات: محیط خیلی قشنگ و مجهزی داره

ته: الکی که بهترین دانشگاه سئول نیست آقای یون من بقیه چیزا رو بهش توضیح میدم میریم خوابگاه هامون