پارت ۴ عروسی
پارت ۴ عروسی
چویا ، جان
یوسانو ، من بهت بهت علاقمند شدم
چویا ، به من
یوسانو ، اره
چویا ، ولی من دخترم و شما هم دخترین
یوسانو ، خی که چی اخرش بیشتر صاحب بچه میشیم
چویا ، (الفرار میخواست از خونه یوسانو فرار کنه )
یوسانو ، کجا میری
چویا ، ممنون برای همه چیز سایونارو(خداحافظ)
یوسانو ، نرووووووو (با داد)
*همه ارژانس اومدن ببین واسه چی یوسانو داد میزنه
که چویا و دازای میخواره و چویا دازای را بقل میکند
دازای ، چویا چی شد
ارژانس ، چی شده یوسانو
یوسانو ، چویا نرو نرو بیا باهم باشیم (وات د*ف*ا*ک من چی نوشتم خداااا)
چویا ، دازای من میترسمم
دازای ، چی شده
یوسانو دست چویا را میگیره و میکشه سمت خودش
یوسانو ، اون مال منه (با داد)
دازای ، ولش کننننننننننن(با داد)
یکدفعه دازای دست چویا را میگیرد و مثل پرنسس ها بقلش میکند(مثلال بهتر پیدا نکردم)
به جای حساس رسیدیم
پس نمیگم حاحاحاحاحاحا
من چقدر پستم
ادامه داره
چویا ، جان
یوسانو ، من بهت بهت علاقمند شدم
چویا ، به من
یوسانو ، اره
چویا ، ولی من دخترم و شما هم دخترین
یوسانو ، خی که چی اخرش بیشتر صاحب بچه میشیم
چویا ، (الفرار میخواست از خونه یوسانو فرار کنه )
یوسانو ، کجا میری
چویا ، ممنون برای همه چیز سایونارو(خداحافظ)
یوسانو ، نرووووووو (با داد)
*همه ارژانس اومدن ببین واسه چی یوسانو داد میزنه
که چویا و دازای میخواره و چویا دازای را بقل میکند
دازای ، چویا چی شد
ارژانس ، چی شده یوسانو
یوسانو ، چویا نرو نرو بیا باهم باشیم (وات د*ف*ا*ک من چی نوشتم خداااا)
چویا ، دازای من میترسمم
دازای ، چی شده
یوسانو دست چویا را میگیره و میکشه سمت خودش
یوسانو ، اون مال منه (با داد)
دازای ، ولش کننننننننننن(با داد)
یکدفعه دازای دست چویا را میگیرد و مثل پرنسس ها بقلش میکند(مثلال بهتر پیدا نکردم)
به جای حساس رسیدیم
پس نمیگم حاحاحاحاحاحا
من چقدر پستم
ادامه داره
۳.۸k
۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.