سناریو

وقتی همزمان عاشقت میشن
پارت 10
پرش زمانی به یه هفته بعد
وای کلی کار دارم باید این هفته اعضا استی کیذر وتی اکس تی و ایتزی میکاپ کنم
الان شنبه برای هفته بعد هم لباس باید بخرم والان باید اعضا استی کیذر و تی اکس تی میکاپ کنم
رفتم کمپانی اعضا استی کیذر میکاپ کردم
هیو جین میشد خواهر یونا
بهم گفت: امروز خیلی ساکتی
گفتم :کارام زیاده
گفت : میتونم کمکت کنم
گفتم : اگه باهم بریم خرید که خیلی خوبه
گفت: کی بیام دنبالت
گفتم : سه شنبه خوبه
گفت : باشه
ا. ت : خداحافظ
هیو جین: خداحافظ

پرش زمانی رفتم خونه اعضا تی اکس تی هم میکاپ کردم
خیلی خستم لباسم عوض کردم و فردا باید اعضا ایتزی میکاپ
بکنم
پرش زمانی به سه شنبه
ماشین هیو جین ماشینش خراب شد ومن موتورم آوردم
ا. ت : سلام. خوبی
هیو جین: سلا م. مرسی تو چطوری؟
ا. ت : خوبم
هیو جین : ببخشید نتونستم ماشین بیارم
ا. ت : نه بابا بپر بالا