Part 29
Part 29
تهیونگ ویو: سریع رفتم پیش یونا دیدم
که داشت کم کم بهشوش میومد
تهیونگ: بهشوش اومدی
نانا: مامان جونم( گریه)
تهیونگ: چیشده چرا داری گریه میکنی تو حالت خوب نیست نباید به خودت فشار بیاری
نانا: من چرا اینقدر بدبختم
تهیونگ: این حرفو نزن
نانا: چرا نزنم وقتی راسته ( گریه شدید)
راوی : تهیونک بغلش میکنه
تهیونگ: گریه نکن همه چی درستش
نانا: من باعث مرگ پدر و مادرمم همش تقصیره منه
راوی : تهیونگ میبینه نانا اروم نمیشه میادرو لباش میبوستش
تهیونگ ویو: لباش کوچیک و پفکی و نرمع واقعا لذت داره
راوی: نانا اصلا هولسش نبود داره چه اتفاقی میوفته
لایک و کامنت فراموش نشه 💜عکس گاز استریل هم براتون گذاشتم
تهیونگ ویو: سریع رفتم پیش یونا دیدم
که داشت کم کم بهشوش میومد
تهیونگ: بهشوش اومدی
نانا: مامان جونم( گریه)
تهیونگ: چیشده چرا داری گریه میکنی تو حالت خوب نیست نباید به خودت فشار بیاری
نانا: من چرا اینقدر بدبختم
تهیونگ: این حرفو نزن
نانا: چرا نزنم وقتی راسته ( گریه شدید)
راوی : تهیونک بغلش میکنه
تهیونگ: گریه نکن همه چی درستش
نانا: من باعث مرگ پدر و مادرمم همش تقصیره منه
راوی : تهیونگ میبینه نانا اروم نمیشه میادرو لباش میبوستش
تهیونگ ویو: لباش کوچیک و پفکی و نرمع واقعا لذت داره
راوی: نانا اصلا هولسش نبود داره چه اتفاقی میوفته
لایک و کامنت فراموش نشه 💜عکس گاز استریل هم براتون گذاشتم
۳.۵k
۲۳ فروردین ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.