پارت۴
پارت۴
(نگاش کردم و دیدم....)
دیدم حقوق امروزم واریز شده..[میبینید چقدر گاوم..یه عالمه صبر واسه یه واریز🔫😂]
برگشتم سمت یونا و گفتم..
ا.ت:یوناشی میخوام محمونت کنم؛بیا امشب بریم بیرون
یونا:باشه گوگولیم
{پشمام چه زود قبول کرد...🔫😐}
راوی:رفتن خونه تا کمی استراحت کنن و کمی موقع استراحت بازی کردن و اینا...(خلاصه)
شب ساعت۸:۰۰
بند شدم از اتاق زدم بیرون و رفتم سمت اتاق یونا در زدم
ا.ت:خوشگلم ساعت ۸:۳۰ اماده شو بریم اوکی
یونا:اوکی
ا.ت ویو"
رفتم اتاق خودم یه دوش ۴ مینی گرفتم اومدم بیرون کارای لازم رو کردم..یه لباس باز انتخاب کردم[تو ذهنش:از اونجا بریم بار]بعد از ۲. دقیقه اماده شدم پشمام چه زود هوم افرین به خودم؛ارایش ملایم هر روزم رو انجام دادم و رفتم بیرون...
دیدم یونا هم یه لباس شیک پوشیده اوکی بهش گفتم و رفتیم پایین...
ویو رستوران"
نشستیم سر میز دو نفره و گارسون اومد
یه گپ پسرون دو میز اونطرف بود هی تیکه مینداختن یونا عصبی شد خواست بلند شه دستش رو گرفتم،کشیدمش پایین و گفتم...
ا.ت:ولشون کن حتما مست کردن..حرصشو قورت داد و نشست..
بعد چند مین گارسون اومد
(علامت گارسون&)
&:خوش اومدین چی میل دارید..؟!
ا.ت:ممنون؛لطفا برای من****بیارید
یونا:برای منم همون
سفارش رو دادیم
منتظر گرم صحبت بودیم که....
ببخشید دیر گذاشتم..مامان گوشیم رو به خاطر امتحان ها گرفته بود دیر دیر میداد ولی الان اوکی..💙😙
از این به بعد هر صبح یک پارت..
هر شب دو پارت..
اوکی؛الان برای این شرط نداری ولی از پارت ۷ به بعد شرطا شروع میشه...
دوستون دارم بریم برای پارت بعد💜😙
(نگاش کردم و دیدم....)
دیدم حقوق امروزم واریز شده..[میبینید چقدر گاوم..یه عالمه صبر واسه یه واریز🔫😂]
برگشتم سمت یونا و گفتم..
ا.ت:یوناشی میخوام محمونت کنم؛بیا امشب بریم بیرون
یونا:باشه گوگولیم
{پشمام چه زود قبول کرد...🔫😐}
راوی:رفتن خونه تا کمی استراحت کنن و کمی موقع استراحت بازی کردن و اینا...(خلاصه)
شب ساعت۸:۰۰
بند شدم از اتاق زدم بیرون و رفتم سمت اتاق یونا در زدم
ا.ت:خوشگلم ساعت ۸:۳۰ اماده شو بریم اوکی
یونا:اوکی
ا.ت ویو"
رفتم اتاق خودم یه دوش ۴ مینی گرفتم اومدم بیرون کارای لازم رو کردم..یه لباس باز انتخاب کردم[تو ذهنش:از اونجا بریم بار]بعد از ۲. دقیقه اماده شدم پشمام چه زود هوم افرین به خودم؛ارایش ملایم هر روزم رو انجام دادم و رفتم بیرون...
دیدم یونا هم یه لباس شیک پوشیده اوکی بهش گفتم و رفتیم پایین...
ویو رستوران"
نشستیم سر میز دو نفره و گارسون اومد
یه گپ پسرون دو میز اونطرف بود هی تیکه مینداختن یونا عصبی شد خواست بلند شه دستش رو گرفتم،کشیدمش پایین و گفتم...
ا.ت:ولشون کن حتما مست کردن..حرصشو قورت داد و نشست..
بعد چند مین گارسون اومد
(علامت گارسون&)
&:خوش اومدین چی میل دارید..؟!
ا.ت:ممنون؛لطفا برای من****بیارید
یونا:برای منم همون
سفارش رو دادیم
منتظر گرم صحبت بودیم که....
ببخشید دیر گذاشتم..مامان گوشیم رو به خاطر امتحان ها گرفته بود دیر دیر میداد ولی الان اوکی..💙😙
از این به بعد هر صبح یک پارت..
هر شب دو پارت..
اوکی؛الان برای این شرط نداری ولی از پارت ۷ به بعد شرطا شروع میشه...
دوستون دارم بریم برای پارت بعد💜😙
۵.۶k
۲۴ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.