پارت۱
پارت۱
ویو هانما
(هانما داشت کابوس میدید که یهویی بیدار شد)
هانما:پریدن از خاب* هی خاب بود*نفس اروم کشیدن* ساعت ۵صبحه
نویسنده:هانما بلند شد و رفت حمام بعد ۳۰دیقه برگشت
هانما داره موهاشو خشک میکنه که کازو زنگ میزنه
مکالمه*
هانما:الو
کازو :سلام*بیحال*
هانما چی میخوای
کازو :من امروز دیر تر میام سره کار
(نکته :اینا مافیان ولی عضو باتن نیستن هانما و کازو رییسای بنده بالوبالان)
هانما؛:باشه گشاد
کازو :خدافظ
قطع کرد
هانما:نفسه عمیق*وای داره دیر میشه
میره کتو شلوار میپوشه و میزنه بیرون سوار ماشین میشه (مازاراتی)
میره عمارت
همه :سلام *تعظیم
هانما:سلام
یکی:رییس یه خانم با شما کار داشت توی دفتره
هانما:اوکی
وارد دفتر شد
تمام
ویو هانما
(هانما داشت کابوس میدید که یهویی بیدار شد)
هانما:پریدن از خاب* هی خاب بود*نفس اروم کشیدن* ساعت ۵صبحه
نویسنده:هانما بلند شد و رفت حمام بعد ۳۰دیقه برگشت
هانما داره موهاشو خشک میکنه که کازو زنگ میزنه
مکالمه*
هانما:الو
کازو :سلام*بیحال*
هانما چی میخوای
کازو :من امروز دیر تر میام سره کار
(نکته :اینا مافیان ولی عضو باتن نیستن هانما و کازو رییسای بنده بالوبالان)
هانما؛:باشه گشاد
کازو :خدافظ
قطع کرد
هانما:نفسه عمیق*وای داره دیر میشه
میره کتو شلوار میپوشه و میزنه بیرون سوار ماشین میشه (مازاراتی)
میره عمارت
همه :سلام *تعظیم
هانما:سلام
یکی:رییس یه خانم با شما کار داشت توی دفتره
هانما:اوکی
وارد دفتر شد
تمام
۱.۵k
۲۴ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.