عشق یا نفرت پارت ۱۹
کوکی: اوکی بیب.
من: خب باشه. اول من رفتم و بعد من کوکی اومد.
مامانم: ا.ت دخترم بیا تا دم در مهمونارو بدرقه کنیم عزیزم.
من: باشه مامان.
داشتن میفرتن که کوکی بازم اومد توهال فقط منو کوکی بودیم .
من: برای چی اومدی؟؟
کوکی: گوشیم رو یادم رفته بود. بعد اینکه گوشیمو برداشتم رفتم سمت ا.ت . رفتم و بغلش کردم و گفتم : دوست دارم بیب مواظب خودت باش کوچولو.
من: ممنون من بیشتر دوست دارم . ولی یه بار دیگه به من نگی کوچولو چون میزنم بشت کوچولو بره چشت. چه یاع یاع یاع یاع یاع😂😂😂😂😂😂😂😂😂
کوکی: هر هر هر هر اصلا خنده دار نبود . (تو دل کوک داشتم از خنده جررررر میخوردم ولی ولش نمیخندم فک کرده کیه)
من: کوکی حال کن من اینقد تو رو میخندونم بابا. 😂😂😂😂😂😂😂😂😂
بابا یکی بیاد منو جمع کنه از خنده جررر خوردم که .(دختره دیوانه 😑جلو پسر مردم داره از خنده جررر میخوره💔😐😐)
کوکی: یاااااااااا. پاشو بابا . بزور خنده شو میگرفت بعد پاشد و خودشو جمع و جور کرد و گف: اممم خب دیگه بسه.(نع بس نیس سه ساعته جلو پسر مردم داره از خنده جررر میخوره.😐😐💔واقعاکه) بغلش کردمو یه بوسه ریز گذاشتم رو لباش که کمی سرخ شد.
من: واقعا شما پسرا هم خجالت میکشین؟؟؟
کوکی: نه فقط دخترا سرخ میشن و خجالت میکشن .😑😑
مامان کوک: پسرم زود باش بیا رفتی گوشی بیاری یا رفتی بخوابی؟؟؟
کوکی: مامان اومدم (تو ذهنش: ای بابا آخه این چه سوالیه؟؟ /فیس کوکی وقتی مادرش اون جمله بالاییه رو بش گف/😑😑😑😐😐😐) ا.ت رو برای بار آخر در اون شب بغل کردمو با هم خدافظی کردیم.
فردا خونه ا.ت.
من: زود از خواب بیدار شدم و رفتم دست صورتمو شستم و یه لقمه نون خوردم و با راننده شخصیم رفتیم مدرسه.
بعد یه ربع رسیدیم به مدرسه. وارد کلاس شدم که دیدم بله خانوم خانوما انقد زود اومدن هنو کسی نیومده. نشستم سر جام و منتظر یه در نگا میکردم که خدایا یکی بیاد و حال و دلم خوش شه. همنطور که به در نگا میکردم یه نفر در رو بتز کرد و اومد داخل . دیدم کوکه! چقد سحر خیزه . به به . رقتم سمتش .
من: سلام بر مرد سحر خیر.
کوکی: علیک سلام خانوم خوشگله.
من: خوشگلی به خودم اومده. بله میگن سحر خیز باش تا کامروا باشی. منو تو یه نمونه عالی هستیم دادا.
کوکی: یه تعریف کردیم ازت هاااا😑😑 بعله بعله دیگه البته من کلاغ از خواب پا نمیشه غار غار کنه پاشدم .
من: ایول تو دیگه کی هستی . آدم از تو سحر خیز تر ندیده بودم :) البته به پای ننه ننه ننه ننه ننه پدرم نمیرسی اون از ساعت ۳ بیدار میبود.
کوکی : دیگه باید به اون بگی نیمه شب خیز باش تا کامروا باشی. 😂😂😂
من: چه یاع یاع یاع یاع 😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂💔
اخ اخ قلبم کوکی تو بهترینی دادا.
لایکای این پارت تا ۳۰
😙😙😙
#لایک_فالو_کامنت_یادتون_نره #پستای_قبلم_ببین_خوشت_اومد_فالو_کن #پست_جدید #خاصترین
من: خب باشه. اول من رفتم و بعد من کوکی اومد.
مامانم: ا.ت دخترم بیا تا دم در مهمونارو بدرقه کنیم عزیزم.
من: باشه مامان.
داشتن میفرتن که کوکی بازم اومد توهال فقط منو کوکی بودیم .
من: برای چی اومدی؟؟
کوکی: گوشیم رو یادم رفته بود. بعد اینکه گوشیمو برداشتم رفتم سمت ا.ت . رفتم و بغلش کردم و گفتم : دوست دارم بیب مواظب خودت باش کوچولو.
من: ممنون من بیشتر دوست دارم . ولی یه بار دیگه به من نگی کوچولو چون میزنم بشت کوچولو بره چشت. چه یاع یاع یاع یاع یاع😂😂😂😂😂😂😂😂😂
کوکی: هر هر هر هر اصلا خنده دار نبود . (تو دل کوک داشتم از خنده جررررر میخوردم ولی ولش نمیخندم فک کرده کیه)
من: کوکی حال کن من اینقد تو رو میخندونم بابا. 😂😂😂😂😂😂😂😂😂
بابا یکی بیاد منو جمع کنه از خنده جررر خوردم که .(دختره دیوانه 😑جلو پسر مردم داره از خنده جررر میخوره💔😐😐)
کوکی: یاااااااااا. پاشو بابا . بزور خنده شو میگرفت بعد پاشد و خودشو جمع و جور کرد و گف: اممم خب دیگه بسه.(نع بس نیس سه ساعته جلو پسر مردم داره از خنده جررر میخوره.😐😐💔واقعاکه) بغلش کردمو یه بوسه ریز گذاشتم رو لباش که کمی سرخ شد.
من: واقعا شما پسرا هم خجالت میکشین؟؟؟
کوکی: نه فقط دخترا سرخ میشن و خجالت میکشن .😑😑
مامان کوک: پسرم زود باش بیا رفتی گوشی بیاری یا رفتی بخوابی؟؟؟
کوکی: مامان اومدم (تو ذهنش: ای بابا آخه این چه سوالیه؟؟ /فیس کوکی وقتی مادرش اون جمله بالاییه رو بش گف/😑😑😑😐😐😐) ا.ت رو برای بار آخر در اون شب بغل کردمو با هم خدافظی کردیم.
فردا خونه ا.ت.
من: زود از خواب بیدار شدم و رفتم دست صورتمو شستم و یه لقمه نون خوردم و با راننده شخصیم رفتیم مدرسه.
بعد یه ربع رسیدیم به مدرسه. وارد کلاس شدم که دیدم بله خانوم خانوما انقد زود اومدن هنو کسی نیومده. نشستم سر جام و منتظر یه در نگا میکردم که خدایا یکی بیاد و حال و دلم خوش شه. همنطور که به در نگا میکردم یه نفر در رو بتز کرد و اومد داخل . دیدم کوکه! چقد سحر خیزه . به به . رقتم سمتش .
من: سلام بر مرد سحر خیر.
کوکی: علیک سلام خانوم خوشگله.
من: خوشگلی به خودم اومده. بله میگن سحر خیز باش تا کامروا باشی. منو تو یه نمونه عالی هستیم دادا.
کوکی: یه تعریف کردیم ازت هاااا😑😑 بعله بعله دیگه البته من کلاغ از خواب پا نمیشه غار غار کنه پاشدم .
من: ایول تو دیگه کی هستی . آدم از تو سحر خیز تر ندیده بودم :) البته به پای ننه ننه ننه ننه ننه پدرم نمیرسی اون از ساعت ۳ بیدار میبود.
کوکی : دیگه باید به اون بگی نیمه شب خیز باش تا کامروا باشی. 😂😂😂
من: چه یاع یاع یاع یاع 😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂💔
اخ اخ قلبم کوکی تو بهترینی دادا.
لایکای این پارت تا ۳۰
😙😙😙
#لایک_فالو_کامنت_یادتون_نره #پستای_قبلم_ببین_خوشت_اومد_فالو_کن #پست_جدید #خاصترین
۷۲.۶k
۲۵ دی ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.