عشق در نفرت
p5
تف کردم توی صورتش که با پوزخند نگام کرد
_بد کاری کردی...کار میکنم ارزوی مرگ کنی😏
+برو گمشو انقد رو مخه من نباش
پاشدم دوییدم بیرون...پیاده میرم خونه..درحالی که برادر دارم..برادری که ازم متنفره..تمام مدتی که تهیونگ اذیتم میکرد با پوزخند نگام میکرد..بعد میخواد ارزوی مرگ کنم..من همینجوریشم ارزوی مرگ میکنم..نفهمیدم کجام...دور و ورمو نگا کردم فک کردم گم شدم ولی مدرسه پشت سرم بود...چرا به راه دقت نکردم؟الان کجامم؟؟؟؟خونه کجاس؟؟؟(از وقتی مادرشون مرد رفتن امریکا و الان تازه برگشتن کره ۸سالش بود رفت امریکا و اللن۱۸سالشه)ولشکن با جریان پیش میرم...بدون اینکه بدونم کجا میرم حرکت کردم(الان کاری میکنم به گوه خوردن بیوفتی)
.
.
وایییی خسته شدمممم اینجا کجااسسس....این مغازه هه اشنا میزنه بزا از این ور برم...اینو انگاری دیده بودم یا ندیدم؟؟واییییی جیمیننن خدا ازت نگذره...........همینجوری راه میرفتم اصن نمیدونستم کجام..ساعت چنده؟گوشیمو روشن کردم ساعت نزدیکای۱۲بود بزار زنگ بزنم به...به بابام که نمیتونم جیمین میکشم ..پس بزار به خودش زنگ بزنم...
چرا جواب نمیدهههه ایششش...یه بار دیگه زنگ میزنم جواب داد داد نداد زنگ میزنم بابا..جواب بده..جونه جدت..جونه اون تهیونگه شلغم
÷چته
+جیمین..
÷وقتی جواب نمیدم یعنی بهم زنگ نزننن
+خ..خب فقط میخواستم بدونم..خونه کجاس
÷چرا چرت و پرت میگی؟؟
+من گم شدم نمیدونم کجام
÷به من ربطی نداره
+چیی...خب من کجا برمم
÷هر قبرستونی میخوای بر دیگه هم به من زنگ نزن
+الو...وایسااا..
مجبورم به بابا بگم ببخشید جیمین..همین که خواستم زنگ بزنم...
که جیمین اومد😂
برم بقیشو بنویسم😁
تف کردم توی صورتش که با پوزخند نگام کرد
_بد کاری کردی...کار میکنم ارزوی مرگ کنی😏
+برو گمشو انقد رو مخه من نباش
پاشدم دوییدم بیرون...پیاده میرم خونه..درحالی که برادر دارم..برادری که ازم متنفره..تمام مدتی که تهیونگ اذیتم میکرد با پوزخند نگام میکرد..بعد میخواد ارزوی مرگ کنم..من همینجوریشم ارزوی مرگ میکنم..نفهمیدم کجام...دور و ورمو نگا کردم فک کردم گم شدم ولی مدرسه پشت سرم بود...چرا به راه دقت نکردم؟الان کجامم؟؟؟؟خونه کجاس؟؟؟(از وقتی مادرشون مرد رفتن امریکا و الان تازه برگشتن کره ۸سالش بود رفت امریکا و اللن۱۸سالشه)ولشکن با جریان پیش میرم...بدون اینکه بدونم کجا میرم حرکت کردم(الان کاری میکنم به گوه خوردن بیوفتی)
.
.
وایییی خسته شدمممم اینجا کجااسسس....این مغازه هه اشنا میزنه بزا از این ور برم...اینو انگاری دیده بودم یا ندیدم؟؟واییییی جیمیننن خدا ازت نگذره...........همینجوری راه میرفتم اصن نمیدونستم کجام..ساعت چنده؟گوشیمو روشن کردم ساعت نزدیکای۱۲بود بزار زنگ بزنم به...به بابام که نمیتونم جیمین میکشم ..پس بزار به خودش زنگ بزنم...
چرا جواب نمیدهههه ایششش...یه بار دیگه زنگ میزنم جواب داد داد نداد زنگ میزنم بابا..جواب بده..جونه جدت..جونه اون تهیونگه شلغم
÷چته
+جیمین..
÷وقتی جواب نمیدم یعنی بهم زنگ نزننن
+خ..خب فقط میخواستم بدونم..خونه کجاس
÷چرا چرت و پرت میگی؟؟
+من گم شدم نمیدونم کجام
÷به من ربطی نداره
+چیی...خب من کجا برمم
÷هر قبرستونی میخوای بر دیگه هم به من زنگ نزن
+الو...وایسااا..
مجبورم به بابا بگم ببخشید جیمین..همین که خواستم زنگ بزنم...
که جیمین اومد😂
برم بقیشو بنویسم😁
۱۲.۳k
۱۱ آبان ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.