عشق طلسم شده من
عشق طلسم شده من
توی فکر بودم ک زنگ خورد همه رفتیم توی کلاس ها ولی نمیدونم همه چرا اینحوری نگام میکردن مگه چمه لباسم ک مثل خودشونه موهامم ک مثل خودشونه یعنی ک کفش انقدر توی چشمه نمیدونم
کیم سان سون:مثل همیشه با رفیقام نشسته بودیم دلم بدجوری دعوا میخواست برای همین دنبال بهونه بودم ک ی دفعه دیدم ی پسره خوابوند زیر گوشه ی دختره سریع ب بچه ها اشاره کردیم ک بریم اوناهم بلند شدیم رفتیم سمتشون دختره افتاد بود زمین گریه میکرد پسره هم بهش لگد میزد
منم رفتم پشت پسر دستم رو گذاشتم رو شونش برش گردوندم سمت خودم ی مشت زدم تو صورتش بخاطره ی دفعه ای بودنش ب عقب پرت شد
پسره:هی تو الان چه غلطی کردی
کیم سان سو:که چی میخوای چیکار کنی میری باشگاه ک دختر بزنی پسره آشغال
پسره:ب تو ربطی نداره من با دوست دختر چیکار میکنم
پسره بلند شد رف طرف سان سو با مشت زد تو صورتش دعوا شروع شد هر کدوم ی چیزی میزدن ولی زور سان سو خیلی زیاد بود برای همین پسره قشنگ کتک زد
سان سو:وقتی از روی پسره بلند شدم دیدم ی دختره جلوی دره داره با تعجب مارو نگاه میکنه فک کنم جدید باشه چون همه ب این دعواهای من عادت کردن
چشم خورد ب بدنش پاهای قشنگی داشت بدن گشیده ای داشت فک کنم ب عنوان یک طعمه ک برای چند شبم باشه خوب باشه البته بعید بدونم از همچین بدنی هیچ وقت سیر بشم وقتی زنگ خورد رفتیم کلاسم دیدم این دختره هم نشسته
دوست داشتم برم اسمش رو بپرسم بعد اسمش میتونم پروندش رو بگردم و ببینم کیه البته فک کنم بدبخت بیچاره باشه
پارت دوم🧜🏻♂🍁
توی فکر بودم ک زنگ خورد همه رفتیم توی کلاس ها ولی نمیدونم همه چرا اینحوری نگام میکردن مگه چمه لباسم ک مثل خودشونه موهامم ک مثل خودشونه یعنی ک کفش انقدر توی چشمه نمیدونم
کیم سان سون:مثل همیشه با رفیقام نشسته بودیم دلم بدجوری دعوا میخواست برای همین دنبال بهونه بودم ک ی دفعه دیدم ی پسره خوابوند زیر گوشه ی دختره سریع ب بچه ها اشاره کردیم ک بریم اوناهم بلند شدیم رفتیم سمتشون دختره افتاد بود زمین گریه میکرد پسره هم بهش لگد میزد
منم رفتم پشت پسر دستم رو گذاشتم رو شونش برش گردوندم سمت خودم ی مشت زدم تو صورتش بخاطره ی دفعه ای بودنش ب عقب پرت شد
پسره:هی تو الان چه غلطی کردی
کیم سان سو:که چی میخوای چیکار کنی میری باشگاه ک دختر بزنی پسره آشغال
پسره:ب تو ربطی نداره من با دوست دختر چیکار میکنم
پسره بلند شد رف طرف سان سو با مشت زد تو صورتش دعوا شروع شد هر کدوم ی چیزی میزدن ولی زور سان سو خیلی زیاد بود برای همین پسره قشنگ کتک زد
سان سو:وقتی از روی پسره بلند شدم دیدم ی دختره جلوی دره داره با تعجب مارو نگاه میکنه فک کنم جدید باشه چون همه ب این دعواهای من عادت کردن
چشم خورد ب بدنش پاهای قشنگی داشت بدن گشیده ای داشت فک کنم ب عنوان یک طعمه ک برای چند شبم باشه خوب باشه البته بعید بدونم از همچین بدنی هیچ وقت سیر بشم وقتی زنگ خورد رفتیم کلاسم دیدم این دختره هم نشسته
دوست داشتم برم اسمش رو بپرسم بعد اسمش میتونم پروندش رو بگردم و ببینم کیه البته فک کنم بدبخت بیچاره باشه
پارت دوم🧜🏻♂🍁
۳۷.۳k
۰۶ شهریور ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.