پارت ۳۳
ویو جیمین
گفت مامان بود؟... مامان که همینجاست یعنی چی
∆عا.. میدونید یونگی کجا رفت
یه دفعه یه کسی رو پشت سرم احساس کردم
+خب هنوز که نرفتم کیوتچه بعدشم دارم میرم پیش نونا
∆عاا.... اهان... نونا؟ همون نامزدت
+اره... فکر کنم ننه اقاش نگران شدن ووی این تابستون زن بگیرم
∆چه ربطی به تابستون داره
+چون زمستونا تو مدرسه نونا هست دیگه
∆اها...
یونگی رفت..
ویو یونگی
آیشششششش
+الو
~سلام
+بله
~داری میای اینجا
+اره
~نمیشه نیای
+مجبورم فکر کردی دوست دارم کنار تو باشن
~چرا مجبوری؟
........چرا مجبورم؟....واقعا چرا مجبورم
+بعدا بهت زنگ میزنم
خب من اصن چرا مجبورم با این دختره ازدواج کنم؟
قرار داد که تا چند روز دیگه تمومه وایسا...الان ۲۰۲۵....اوم قرار داد تا ۲۰۲۶..
وای ۳ ماه مونده ولی خب قرار دادو فسخ میکنم...اینجوری میتونم..اهم....
گفت مامان بود؟... مامان که همینجاست یعنی چی
∆عا.. میدونید یونگی کجا رفت
یه دفعه یه کسی رو پشت سرم احساس کردم
+خب هنوز که نرفتم کیوتچه بعدشم دارم میرم پیش نونا
∆عاا.... اهان... نونا؟ همون نامزدت
+اره... فکر کنم ننه اقاش نگران شدن ووی این تابستون زن بگیرم
∆چه ربطی به تابستون داره
+چون زمستونا تو مدرسه نونا هست دیگه
∆اها...
یونگی رفت..
ویو یونگی
آیشششششش
+الو
~سلام
+بله
~داری میای اینجا
+اره
~نمیشه نیای
+مجبورم فکر کردی دوست دارم کنار تو باشن
~چرا مجبوری؟
........چرا مجبورم؟....واقعا چرا مجبورم
+بعدا بهت زنگ میزنم
خب من اصن چرا مجبورم با این دختره ازدواج کنم؟
قرار داد که تا چند روز دیگه تمومه وایسا...الان ۲۰۲۵....اوم قرار داد تا ۲۰۲۶..
وای ۳ ماه مونده ولی خب قرار دادو فسخ میکنم...اینجوری میتونم..اهم....
۴.۵k
۱۸ دی ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.