The scary heart of a master
parts ⁷
کوک گفت و از اتاق رفت بیرون و منو با هر
فکری تنها گذاشت، فکرایی که مغزمو میسوزوند و اذیتم میکرد .
بعد از دو ساعت در اتاق باز شد و یه دختری که بهش میخورد ۲۰ ساله باشه وارد اتاق شد و سینی توی دستشو روی میز گذاشت
_سلام خانوم
+سلام، این چیه
_ارباب گفتن براتون صبحانه بیارم
+نمیخورم بهش بگو منو آزاد کنه وگرنه....
که همون لحظه کوک وارد شد و خدمتکار رو فرستاد بیرون
+میبینم دوباره زبون وا کردی توله
_تروخدا آزادم کن خو من اینجا چیکار کنم حوصلم سر میره ، حداقل کتاب هم نیاوردین برام
+اوممم تو که کارت یه چیزه دیگست و باید بهت بگم کم نق بزن وگرنه همینجا..... لعنت بر پدر و مادرت
_هاا همینجا چی ادامه بده،نکنه میخوای بهم تجاوز کنی، ببین دور اینو خط بکش وگرنه خودم میدونم چیکارت کنم عوضی تو یه هیولایی
که یه دفعه محکم خوردم زمین
+تو هیچ غلطی نمیکنی منم هر کاری میخوام باهات میکنم هرزه بهتره دیگه حرف مفت نزنی وگرنه خودت میدونی کاری که امشب میکنمو همین الان میکنم
_م.مگه میخوای چیکارم کنی اگه میخوای بکشیم باید بگم دستتم درد نکنه،شکنجه هم کنی مهم نیست میگذره ولی خب دیگه کاری نمیتونی کنی نه؟
+چرا یه کار دیگه مونده که میتونم بکنم و خیلی هم لذت میبرم
_چی کار میخوای ب....
ا/ت گفت و کوک نزاشت حرفشو ادامه بده و لباشو روی لبای ا/ت گذاشت
_مردک عوضی چیکار میکنی ولم کن(با گریه)
+همون کاری که دیروز باید میکردم، تو انگار از هیچی نمیترسی ولی یه مورد مونده که میدونم خیلی میترسی
کوک ویو:
از اینکه مثل اسکلا نگام میکرد خندم گرفته بود ولی نشون ندادم
_من هر کاری برات میکنم فقط اونو نکن تو رو جون ....
+خفه شو
_نمیشم میخوام ببینم چی از جونم میخوای
+جونتو
_چ.چی میگی
یا جونتو میگیرم یا............+
********************************************
خوشکلای من لایک و فالو یادتون نره😃💜
کوک گفت و از اتاق رفت بیرون و منو با هر
فکری تنها گذاشت، فکرایی که مغزمو میسوزوند و اذیتم میکرد .
بعد از دو ساعت در اتاق باز شد و یه دختری که بهش میخورد ۲۰ ساله باشه وارد اتاق شد و سینی توی دستشو روی میز گذاشت
_سلام خانوم
+سلام، این چیه
_ارباب گفتن براتون صبحانه بیارم
+نمیخورم بهش بگو منو آزاد کنه وگرنه....
که همون لحظه کوک وارد شد و خدمتکار رو فرستاد بیرون
+میبینم دوباره زبون وا کردی توله
_تروخدا آزادم کن خو من اینجا چیکار کنم حوصلم سر میره ، حداقل کتاب هم نیاوردین برام
+اوممم تو که کارت یه چیزه دیگست و باید بهت بگم کم نق بزن وگرنه همینجا..... لعنت بر پدر و مادرت
_هاا همینجا چی ادامه بده،نکنه میخوای بهم تجاوز کنی، ببین دور اینو خط بکش وگرنه خودم میدونم چیکارت کنم عوضی تو یه هیولایی
که یه دفعه محکم خوردم زمین
+تو هیچ غلطی نمیکنی منم هر کاری میخوام باهات میکنم هرزه بهتره دیگه حرف مفت نزنی وگرنه خودت میدونی کاری که امشب میکنمو همین الان میکنم
_م.مگه میخوای چیکارم کنی اگه میخوای بکشیم باید بگم دستتم درد نکنه،شکنجه هم کنی مهم نیست میگذره ولی خب دیگه کاری نمیتونی کنی نه؟
+چرا یه کار دیگه مونده که میتونم بکنم و خیلی هم لذت میبرم
_چی کار میخوای ب....
ا/ت گفت و کوک نزاشت حرفشو ادامه بده و لباشو روی لبای ا/ت گذاشت
_مردک عوضی چیکار میکنی ولم کن(با گریه)
+همون کاری که دیروز باید میکردم، تو انگار از هیچی نمیترسی ولی یه مورد مونده که میدونم خیلی میترسی
کوک ویو:
از اینکه مثل اسکلا نگام میکرد خندم گرفته بود ولی نشون ندادم
_من هر کاری برات میکنم فقط اونو نکن تو رو جون ....
+خفه شو
_نمیشم میخوام ببینم چی از جونم میخوای
+جونتو
_چ.چی میگی
یا جونتو میگیرم یا............+
********************************************
خوشکلای من لایک و فالو یادتون نره😃💜
۵۶.۰k
۲۲ مرداد ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۴۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.