فیک درخواستی
نام:منیجر
یونجون اونجا بود،و درحالی دستش پر خون بود بازم داشت به زدن اون کارکن ادامه میداد
چند مین بعد از زدن اون کارکن دست کشید و اومد سمت من دستمو گرفت و از روی زمین بلندم کرد، دوتایی از کمپانی خارج شدیم،
فلش به چند دقیقه بعد:روی یه نیمکت وسط پارک نشسته بودم یونجونم از اون طرف با دوتا بطری آب اومد سمتم،یونجون:حالت خوبه؟
هایول:اره خوبم بابت...
یونجون:لازم نیست تشکر کنی
هایول:تو اون وقت شب برا چی دوباره برگشتی؟
یونجون:گوشیم جا مونده بود اونا بودم اونو ور دارم
هایول:خوب حالا این ب کنار، چرا توی تمرینات با بقیه هماهنگ نیستی و تمرکز نمیکنی؟حالت خوب نیست؟
یونجون:این مسئله به تو ربطی نداره(بالحن سرد سرد)
هایول:عاعا باشه ببخش که پرسیدم،اوم یه دقیقه صب کن دستات زخمی شده،و یه بسته چسب از کیفم درآوردم و دستشو گرفتم، چسبو به نقاطی که زخمی بود زدم، در همین حینن
پایان
نظرات در کامنت
یونجون اونجا بود،و درحالی دستش پر خون بود بازم داشت به زدن اون کارکن ادامه میداد
چند مین بعد از زدن اون کارکن دست کشید و اومد سمت من دستمو گرفت و از روی زمین بلندم کرد، دوتایی از کمپانی خارج شدیم،
فلش به چند دقیقه بعد:روی یه نیمکت وسط پارک نشسته بودم یونجونم از اون طرف با دوتا بطری آب اومد سمتم،یونجون:حالت خوبه؟
هایول:اره خوبم بابت...
یونجون:لازم نیست تشکر کنی
هایول:تو اون وقت شب برا چی دوباره برگشتی؟
یونجون:گوشیم جا مونده بود اونا بودم اونو ور دارم
هایول:خوب حالا این ب کنار، چرا توی تمرینات با بقیه هماهنگ نیستی و تمرکز نمیکنی؟حالت خوب نیست؟
یونجون:این مسئله به تو ربطی نداره(بالحن سرد سرد)
هایول:عاعا باشه ببخش که پرسیدم،اوم یه دقیقه صب کن دستات زخمی شده،و یه بسته چسب از کیفم درآوردم و دستشو گرفتم، چسبو به نقاطی که زخمی بود زدم، در همین حینن
پایان
نظرات در کامنت
۴.۰k
۱۳ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.