پارت یازدهم فکس عشق ناشناسم:
پارت یازدهم فکس عشق ناشناسم:
ویو ات : این یعنی کوک داشت میومد اینجا ؟!
جین: آت پاشو
اون الان خیلی عصبیه مطمئنم
پاشو بدو سریع باش
( صدای زنگ در )
+ اومد.....
جین : این کلید رو بگیر برو اونجا
ته اون سالن یه اتاق هست این کلیدشه برو توش
- سلام ، چقدر طول میدی درو باز کنی
جین : ببخشید
- مهم نیست
جین:مهمو.......نت چیشد پس ؟
- اووم مهمونم ؟
جین : آره گفته بودی که.....
- میدونم چی گفتم
نتونست بیاد، یه دفعه دیگه میارمش
نمیخوای چیزی بهم بدی بخورم ؟
جین : نوشیدنی یا خوراکی ؟
- مهم نیست فرقی نداره ولی....
(صدای افتادن یه چیزی از توی اتاق ته سالن اومد )
جین : وای نه ( آروم )
- چی بود ؟
جین : نمیدونم
من میرم نگاه میکنم
نگران نباش
- نه پاشو بریم
احساس میکنم از توی اتاق من بود
جین : نمیدونم.......
شاید سنجابی چیزیه ها؟
- ترسو شدی چرا ؟
بیا بریم دیگه ، من اسلحه دارم
صدای نزدیک شدن پاش به در اتاق رسید
کلید رو انداخت و درو باز کرد
صدای قدم هاش
نزدیک تر و نزدیک تر میشدن تا رسید به کمد و درو باز کرد......
ویو جین : درو که باز کرد اما ه بودم آت رو ببینم
که دیدم نیست!!
- عه این کتابه افتاده بود 😅
جین : عه چه جالب
ویو ات : شانس آوردم که کلید های اتاق جین رو داشتم
و توش قایم شدم
ولی بازم صدای قدم هاش ترسناک بود
بعد از رفتن کوک
جین اومد و من رو بیرون اورد
+ چطور با همچین آدمی دوستی ؟!
جین : آدم بدی نیست
چشه مگه ؟
+ چشه؟
دخترارو میدزده میفروشه
جین : چی!!
این واقعی نیست
اون آدم خوبیه
+ دارم میگم نیست
- اشتباه میگی !!
چی اون صدای کوک بود؟!
+آق......ای جئ.....ون؟
- بله،منم
تا اینجا تعقیبت کردم ، کار درستی نبود
از دستتون ناراحتم بچه ها
جین : آت چی میگه؟
تو اینکاره ای واقعا ؟
- نه اینجوری که ایشون میگه ولی آره
جین : چطور میتونی اشغال عوضی ؟!
- هی هی هی آروم باش
همینجوری ازت عصبیم
آروم باش
+ چرا ؟ چرا با احساساتم بازی کردی؟
- باید یاد بگیری احساساتت باید خاموش شن
تا عاشق یه آدم و شخص ناشناس نشی دیگه
+ تقصیر خودمه ، درسته
ولی تو خیلی آدم کثیفی هستی.....
خب بچه های اینم پارت های جدید
یکم فاصله زیاد شد....ببخشید
سعی میکنم زودتر بزارم
یه فیک درخواستی هم داریم
لاو یو
حمایت فراموش نشه🩷🫠
ویو ات : این یعنی کوک داشت میومد اینجا ؟!
جین: آت پاشو
اون الان خیلی عصبیه مطمئنم
پاشو بدو سریع باش
( صدای زنگ در )
+ اومد.....
جین : این کلید رو بگیر برو اونجا
ته اون سالن یه اتاق هست این کلیدشه برو توش
- سلام ، چقدر طول میدی درو باز کنی
جین : ببخشید
- مهم نیست
جین:مهمو.......نت چیشد پس ؟
- اووم مهمونم ؟
جین : آره گفته بودی که.....
- میدونم چی گفتم
نتونست بیاد، یه دفعه دیگه میارمش
نمیخوای چیزی بهم بدی بخورم ؟
جین : نوشیدنی یا خوراکی ؟
- مهم نیست فرقی نداره ولی....
(صدای افتادن یه چیزی از توی اتاق ته سالن اومد )
جین : وای نه ( آروم )
- چی بود ؟
جین : نمیدونم
من میرم نگاه میکنم
نگران نباش
- نه پاشو بریم
احساس میکنم از توی اتاق من بود
جین : نمیدونم.......
شاید سنجابی چیزیه ها؟
- ترسو شدی چرا ؟
بیا بریم دیگه ، من اسلحه دارم
صدای نزدیک شدن پاش به در اتاق رسید
کلید رو انداخت و درو باز کرد
صدای قدم هاش
نزدیک تر و نزدیک تر میشدن تا رسید به کمد و درو باز کرد......
ویو جین : درو که باز کرد اما ه بودم آت رو ببینم
که دیدم نیست!!
- عه این کتابه افتاده بود 😅
جین : عه چه جالب
ویو ات : شانس آوردم که کلید های اتاق جین رو داشتم
و توش قایم شدم
ولی بازم صدای قدم هاش ترسناک بود
بعد از رفتن کوک
جین اومد و من رو بیرون اورد
+ چطور با همچین آدمی دوستی ؟!
جین : آدم بدی نیست
چشه مگه ؟
+ چشه؟
دخترارو میدزده میفروشه
جین : چی!!
این واقعی نیست
اون آدم خوبیه
+ دارم میگم نیست
- اشتباه میگی !!
چی اون صدای کوک بود؟!
+آق......ای جئ.....ون؟
- بله،منم
تا اینجا تعقیبت کردم ، کار درستی نبود
از دستتون ناراحتم بچه ها
جین : آت چی میگه؟
تو اینکاره ای واقعا ؟
- نه اینجوری که ایشون میگه ولی آره
جین : چطور میتونی اشغال عوضی ؟!
- هی هی هی آروم باش
همینجوری ازت عصبیم
آروم باش
+ چرا ؟ چرا با احساساتم بازی کردی؟
- باید یاد بگیری احساساتت باید خاموش شن
تا عاشق یه آدم و شخص ناشناس نشی دیگه
+ تقصیر خودمه ، درسته
ولی تو خیلی آدم کثیفی هستی.....
خب بچه های اینم پارت های جدید
یکم فاصله زیاد شد....ببخشید
سعی میکنم زودتر بزارم
یه فیک درخواستی هم داریم
لاو یو
حمایت فراموش نشه🩷🫠
۵.۳k
۲۰ مهر ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.